🍏🍏🍏 ❎ قابل تدبر و تامل زهراى اطهر سلام الله علیها دختر رسول خدا (صل الله علیه وآله و سلم ) - مورد اهانت قرار مى گيرد، خشمگين وارد خانه مى شود و با جملاتى كه كوه را از جا مى كند شوهر غيور خود را مورد عتاب قرار مى دهد و مى گويد: 🔹 ای پسر ابوطالب ! چرا در گوشه اى نشسته اى ؟ تو همانى كه شجاعان از بيم تو خواب نداشتند، اكنون در برابر مردمى ضعيف سستى نشان مى دهى ، اى كاش مرده بودم و چنين روزى را نمى ديدم ! على - عليه السلام - خشمگين از ماجرا، از طرف همسرى كه بى نهايت او را عزيز مى دارد اين چنين تهييج نمى شود. اين چه قدرتى است كه على را از جا نمى كند، پس از استماع سخنان زهرا با نرمى او را آرام مى كند و می فرماید : - نه ، من فرقى نكرده ام ، من همانم كه بودم اما مصلحت چيز ديگر است ، تا آنجا كه زهرا، عليها السلام ، را قانع مى كند و از زبان زهرا مى شنود که: - حسبى اللّه و نعم الوكيل 🔹روز ديگرى باز فاطمه - سلام اللّه عليها - على (علیه السلام ) را دعوت به قيام مى كند، در همين حال فرياد مؤذن بلند مى شود كه : - اشهد ان محمدا رسول اللّه على (علیه السلام ) به زهرا (سلام الله علیها ) میفرماید: آيا دوست دارى اين فرياد خاموش شود؟ زهراء علیهاسلام میگوید : نه. علی علیه السلام می فرماید: : سخن من هم جز اين نيست. 📚سيرى در نهج البلاغه ، صحفه 184 - 183. https://eitaa.com/harffe_hesab 💠💠💠