◈ ✍ 🌹 آیت الله فــاطمــی نیـا : روزی با پدر میخواستيم برويم به‌یک مجلس‌مهم.. وقتی‌آمدند بيرون خانه، ديدم بدون عبا هستند! گفتم عبايتان ڪجاست؟! گفتند مــادرتان خوابيده بود و عبـا را رويشان ڪشیده‌ بودم! به ايشان گفتم: ولی بدون عبـا رفتن آبــروريزی است!! ايشــان گفتند: اگر آبـــروی من در گــروی آن عبـاست و برداشتن‌آن عبا هم به بهای از خواب پريدن مــادرتان است، نه آن عبـا را می‌خواهم نه آن آبــرو را..! ‎‎‌‌‎‎‌🌋 @doostibakhoda