🔰شرح و تفسیر حکمت 97 🔰*
🔮بخش سوم (پایان) 🔮
🔰از بعضى از تواريخ معروف استفاده مى شود كه تفكر خارجى حتى در زمان پيغمبر هم در ميان بعضى آشكار شد و آن اين كه در ميان اصحاب شخصى به نام ذوالخويصره بعد از جنگ با هوازن هنگامى كه پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله)مى خواست غنائم جنگى را در ميان جنگجويان تقسيم كند برخاست و عرض كرد: اى محمد من كار تو را ديدم رسول خدا فرمود: چگونه ديدى؟
💢عرض كرد: عدالت را رعايت نكردى؟ پيامبر خشمگين شد، فرمود: واى بر تو اگر عدالت نزد من پيدا نشود نزد چه كسى پيدا خواهد شد؟
🔶عمر گفت: اى رسول خدا اجازه مى دهى من او را به قتل برسانم؟ پيامبر فرمود: نه او را وارونه مى بينم در آينده پيروانى مى يابد كه (به گمان خود) در دين تعمق پيدا مى كنند به گونه اى كه از دين خارج مى شوند، همان گونه كه تير از چله كمان خارج مى شود.
🔰 از اين حديث روشن مى شود كه در واقع عنوان خوارج را پيغمبر اكرم به آنها داد و مفهومش خروج از آئين اسلام است.
💢خوارج ظاهراً به عبادات اهميت زيادى مى دادند، بسيارى از آنها اهل نماز شب، حافظ يا قارى قرآن بودند و چهره مقدسى به خود مى گرفتند و همين باعث نفوذ ظاهرى آنها شد و توانستند گروهى از بى خبران نادان را گرد خود جمع كنند.
آنها اعتقادات عجيبى داشتند از جمله مى گفتند هر كس گناه كبيره اى مرتكب شود كافر مى گردد و از زمره مسلمين بيرون است و محكوم به اعدام و بر اثر همين عقيده بسيارى از مسلمانان واقعى را كه به عقيده آنها لغزشى پيدا كرده بودند كافر شمردند و كشتند.
💢خوارج به خلافت خلفاى نخستين; ابوبكر و عمر و عثمان و على(عليه السلام) تا پيش از پذيرش حكميت موافق بودند; ولى تمام خلفاى اموى و عباسى را باطل مى شمردند و معتقد بودند بايد خليفه را مردم به ميل خود انتخاب كنند; خواه عرب باشد يا عجم قرشى يا غير قرشى.
و هرگاه خليفه برخلاف اوامر الهى گامى بردارد بايد فوراً معزول بشود.
💢تقريباً همه آنها معتقد بودند كه ايمان تنها اعتقاد نيست و عمل به احكام دين نيز جزء ايمان است، بنابراين اگر كسى به فريضه اى از فرايض الهى عمل نكند يا گناه كبيره اى را مرتكب شود كافر خواهد بود.
💢در جمع آنها افراد ساده لوح قشرى وجود داشت كه از اهل فكر و عالمان اسلام فاصله مى گرفت، قرآن بسيار مى خواند; ولى به تعبيرى كه از پيغمبر اكرم درباره آنها نقل شده: «يَقْرَئُونَ الْقُرْآنَ وَلايَجُوزُ تَراويهِ; قرآن را مى خواندند ولى از شانه هايشان بالاتر نمى رفت (نه به مغز و عقل آنها مى رسيد و نه به آسمانها صعود مى كرد)».
💢وضع روحى و فكرى آنها را مى توان در چند جمله خلاصه كرد: افرادى سطحى نگر، كوتاه فكر، متعصب و بسيار جاهل بودند و چون به ظاهر عبادات و حفظ قرآن اهميت مى دادند خود را از مقربان درگاه خدا مى پنداشتند و جز خويش را كافر يا مردود درگاه الهى فرض مى كردند و بر اثر همين امور به خود اجازه مى دادند كه حتى به پيشوايان بزرگ اسلام كه از نظر علم و دانش با آنها هرگز قابل مقايسه نبودند خرده بگيرند.
💢همان گونه كه در عصر پيغمبر «ذو الخويصره» كه تفكرى شبيه خوارج داشت به عدالت پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله)خرده گرفت بر اين پايه خوارج، افراد خطرناكى محسوب مى شوند كه از هيچ جنايتى ابا ندارند.
💢 اينان همان گروهى بودند كه فرمان قتل على(عليه السلام) به دست آنان صادر شد و امام(عليه السلام)به دست آنها شربت شهادت نوشيد.
#نشر مطالب هدیه به امام زمان (عج)
🌋
@doostibakhoda