🌺 حدیث جلسه ۶۱: «حدود خوف و رجاء»
📜 روایت ابتدای درس خارج مقام معظّم رهبری (حفظه الله)
🌕 في الكافي [عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ حَدِيدٍ عَنْ مَنْصُورِ بْنِ يُونُسَ عَنِ اَلْحَارِثِ بْنِ اَلْمُغِيرَةِ أَوْ أَبِيهِ] عَنْ أَبِي عَبْدِالله (عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ) قَالَ:
قُلْتُ لَهُ: مَا كَانَ فِي وَصِيَّةِ لُقْمَانَ؟!قَالَ كَانَ فِيهَا اَلْأَعَاجِيبُ؛ وَ كَانَ أَعْجَبَ مَا كَانَ فِيهَا أَنْ قَالَ لاِبْنِهِ:«خَفِ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ خِيفَةً لَوْ جِئْتَهُ بِبِرِّ اَلثَّقَلَيْنِ لَعَذَّبَكَ،
وَ اُرْجُ اَللهَ رَجَاءً لَوْ جِئْتَهُ بِذُنُوبِ اَلثَّقَلَيْنِ لَرَحِمَكَ»
[ثُمَّ قَالَ أَبُو عَبْدِالله (عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ): كَانَ أَبِي يَقُولُ: إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ عَبْدٍ مُؤْمِنٍ إِلَّا [وَ] فِي قَلْبِهِ نُورَانِ؛ نُورُ خِيفَةٍ، وَ نُورُ رَجَاءٍ؛ لَوْ وُزِنَ هَذَا لَمْ يَزِدْ عَلَى هَذَا، وَ لَوْ وُزِنَ هَذَا لَمْ يَزِدْ عَلَى هَذَا.]
🖊 شرح حدیث:
🍃 مىفرمايند: در وصايای جناب لقمان سخنان شگفت آوری بود، از جمله اينكه:
🍃 پسرم! خوف تو در برابر پروردگار بايد خوفی باشد كه اگر نيكی جنّ و انس را هم همراه خودت قيامت، پيش پروردگار ببری ممكن است تو را عذاب كند.
❌ گاهى ما خيال مىكنيم كه همهی جهات حسن را داريم.
ايمان كه داريم، عمل صالح هم داريم، نماز میخوانیم، روزه ميگيريم.
مسئوليّتی در تشكيلات نظام اسلامى داريم، بهتر از اين چه میخواهيم؟
انسان محاسباتش اين چنين است.
توجه نمىكند كه گاهى يک خُلق سيّئه در انسان مانند: بخل، شحّ، بدخواهی برای ديگران، بیاهتمامی نسبت به اهداف الهى، بیمهری و بیاعتنایی نسبت به بندگان خدا و امثال اينها، تمام حسنات را ساقط و بى اجر مىكند.
🛑 معمولاً انسان عيوب ديگران را مىبيند، ولى عيوب خود را نمیبیند، يا آن را حمل بر صحت مىكند، يا قابل تحمّل میداند، در حالى كه نظير آن يا كمتر از آن را در ديگرى تحمّل نمىكند،
لذا هميشه اين حالت بايد در انسان باشد كه اگر همه نيكیهاى جنّ و انس را، ثقلين را، پيش خداوند متعال ببرد ممكن است يک نقطه ضعفی در وجود او باشد كه همهی اينها را ساقط كند،
خوف بايد اينقدر باشد،
خوف بايد مانع از غرور شود.
🍃 طرف مقابل خوف هم رجاء است.
🍃 وَ اُرْجُ اَللهَ رَجَاءً لَوْ جِئْتَهُ بِذُنُوبِ اَلثَّقَلَيْنِ لَرَحِمَكَانسان بايد اميد را در دل خودش هميشه نگه بدارد، آنچنانکه اگر با گناه جن و انس هم به پيشگاه خداى متعال برود، احتمال بدهد كه رحمت و مغفرت خداى متعال شامل حال او بشود.
به خاطر يک كار خوبى كه با نيّتی خالص انجام داده است، يا يک خصلت خوبى كه در او بوده است، اين خوف و رجاء بايد هر دو باشد.
✅ مهم اين است كه رجاء به غرور نكشد.
غرور به همان معناى لغوی، يعنی دچار بدفهمی و كج فهمی و جهالت شدن، اغترار باللّه، كه در روايات و در دعاها آمده است: "ويلٌ لمن اغترّ بك"، تصوّر كند خدا به ما كه كارى ندارد.
📚 الشّافی (تلخیص کتب اربعه)؛ جلد ۱، صفحه ۴۹۸؛ فیض کاشانی
📆 ۶ آبان ۱۳۸۶ (جلسه ۱۸۳ مکاسب محرّمه).