🌺 حدیث جلسه ۳۵: «اهتمام به امور مسلمین شرط مسلمانی»
📜 روایت ابتدای درس خارج مقام معظّم رهبری (حفظه الله)
🌕 في الكافي [عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ اَلنَّوْفَلِيِّ عَنِ اَلسَّكُونِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ (عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ) قَالَ:] قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ (صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ): «مَنْ أَصْبَحَ لاَيَهْتَمُّ بِأُمُورِ اَلْمُسْلِمِينَ فَلَيْسَ بِمُسْلِمٍ».
🖊 شرح حدیث:
🍃 این، همان روایت معروفی است که در السنه هم خیلی دائر و رائج است که از پیغمبر اکرم نقل میشود.
🌱 گاهی اهتمام به امور مسلمین، اهتمام به امور اشخاص است که یقیناً جزو مصادیق اهتمام به امور مسلمین است.
فرض بفرمایید اگر همسایۀ فقیری دارد، دوست محتاج و مستمندی دارد، از کنار این شخصی که احتیاج به کمک دارد بیتفاوت نگذرد، اهتمام به کار اینها داشته باشد!
✅ لکن معنای مهمتر آن، نگاه به مسائل کلان مسلمین است.
🍃 یقیناً یکی از مصادیق مهمّش (شاید مهمترینش) این است که انسان نسبت به جریانات مرتبط به سرنوشت مسلمانان غافل نباشد.
نه فقط عدم غفلت، بلکه بیتفاوت هم نباشد.
🛑 کسی که نسبت به سرنوشت مسلمانان به شکل عامّ توجّهی ندارد؛ مسأله فلسطین برایش مهمّ نیست، مسائل کلان کشور برایش مهم نیست، مسأله تهدید آمریکا برایش مهم نیست، صدق اهتمام به امور مسلمین در این شخص نیست.
✅ مصداق اتمّش این است؛ یعنی میخواهند تک تک اجزاء جامعۀ اسلامی خود را متعهّد بدانند در زمینۀ مسائل امّت اسلامی.
❌ بیتفاوت بودن، به سرنوشت جامعه کاری نداشتن، خود را متعهّد به اصلاح امور ندانستن، اینها، مصداق لایَهتمّ بأمور المسلمین است.
🍃 اهتمام به امور مسلمین معنایش این است که انسان، مثل یک عضوی از اعضاء خانواده؛ پدر خانواده، برادر خانواده، کسی که در یک خانوادهای زندگی میکند، نسبت به مسائل خانواده حسّاس باشد.
فرض بفرمایید اگر سیل بیاید و خانه را احاطه بکند، نمیتواند این کسی که در این خانواده است، زن است، مرد است، در هر نسبتی از نِسَب خانواده، نمیتواند بیتفاوت باشد.
به فکر میافتد، دنبال علاج میرود، هر کس به قدر قدرت خودش.
پس اهتمام معنایش این است.
🌱 نصیحت هم که در عنوان این باب آمده است، به معنای خیرخواهی است.
این که از نصیحت تلقّی میشود که انسان یک حرفی به کسی بزند! فقط نصیحت این نیست، نصیحت خیرخواهی است، برای کسی خیر بخواهد و راه به او نشان بدهد، درد او برایش درد به حساب بیاید، صَلاح او برایش صَلاح به حساب بیاید.
این، معنای نُصح است.
«النّصیحة لأئّمة المسلمین» هم معنایش این است؛ یعنی خیرخواه امامِ مسلمین باشد.
🍃 طبعاً یکی از مصادیق خیرخواهی این است که اگر یک وقتی یک چیزی به نظرش رسید که راه رشدی است، راه صَلاحی است، این را به آن کسی که میخواهد او را نصیحت کند، به او بگوید.
این، یکی از مصادیق نصیحت است.
📚 الشّافی (تلخیص کتب اربعه)؛ صفحه ۶۳۷؛ فیض کاشانی
📆 ۱۱ آبان ۱۳۸۹ (جلسه ۳۷۲ مکاسب محرّمه)