🌺 حدیث جلسه: "هفت کلمه حکیمانه" 📜 روایت ابتدای درس خارج مقام معظّم رهبری (حفظه الله) 🌕 عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ وَهْبٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللهِ الصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ (علیهما السّلام) قَالَ: تَبِعَ‏ حَكِيمٌ‏ حَكِيماً سَبْعَمِائَةِ فَرْسَخٍ فِي سَبْعِ كَلِمَاتٍ، فَلَمَّا لَحِقَ بِهِ قَالَ لَهُ: «يَا هَذَا! مَا أَرْفَعُ مِنَ السَّمَاءِ، وَ أَوْسَعُ مِنَ الْأَرْضِ، وَ أَغْنَى مِنَ الْبَحْرِ، وَ أَقْسَى مِنَ الْحَجَرِ، وَ أَشَدُّ حَرَارَةً مِنَ النَّارِ، وَ أَشَدُّ بَرْداً مِنَ الزَّمْهَرِيرِ، وَ أَثْقَلُ مِنَ الْجِبَالِ الرَّاسِيَاتِ؟» فَقَالَ لَهُ: «يَا هَذَا! الْحَقُ‏ أَرْفَعُ مِنَ السَّمَاءِ؛ وَ الْعَدْلُ أَوْسَعُ مِنَ الْأَرْضِ؛ وَ غِنَى النَّفْسِ أَغْنَى مِنَ الْبَحْرِ؛ وَ قَلْبُ الْكَافِرِ أَقْسَى مِنَ الْحَجَرِ؛ وَ الْحَرِيصُ الْجَشِعُ أَشَدُّ حَرَارَةً مِنَ النَّارِ؛ وَ الْيَأْسُ مِنْ رَوْحِ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَشَدُّ بَرْداً مِنَ الزَّمْهَرِيرِ؛ وَ الْبُهْتَانُ عَلَى الْبَرِيِّ أَثْقَلُ مِنَ الْجِبَالِ الرَّاسِيَاتِ» 🖊 شرح حدیث: می‌فرماید: حکیمی به دنبال یک حکیمِ دیگری برای فراگیری هفت مطلب، هفتصد فرسنگ راه را طی کرد. ممکن است این هفتصد فرسنگ، مبنی بر تکثیر باشد، یعنی می‌خواهند بگویند راه های طولانی رفتند. 🍃 آن کسی که دنبال می‌کرد، خودش هم حکیم بود. اگر حکیم نبود، قدر این کلمات را نمی‌دانست و این همه راه را طی نمی‌کرد. 🍃 این که انسان بخواهد علمی فرابگیرد، خودِ این دلیل فرزانگی و حکمت است، و الّا خیلی‌ها هفتصد فرسخ که هیچ، هفتصد قدم هم حاضر نیستند برای کسب علم بردارند. وقتی به آن حکیمِ مطلوب و آن استاد رسید؛ (سؤالاتی پرسید:) ۱. آن چیزی که از آسمان بالاتر است، آن چیست؟ ۲. آن چیزی که از زمین گسترده‌تر و بزرگتر است، چیست؟ ۳. آن چیزی که از دریا غنی‌تر و ثروتمندتر است، کدام است؟ چون دریاها منبع ثروت‌اند؛ آب دریاها، ماهیِ دریاها، موجودات عجیب و غریبی که در دریا هستند، همه منابعِ بزرگ ثروت‌اند. ۴. آن چیزی که از سنگ سخت‌تر است، چیست؟ ۵. از آتش، گرم تر و داغ‌تر چیست؟ ۶. آنچه از زمهریر که مرکز سرمای شدید در قیامت است -طبق آنچه در روایات هست- نقطۀ مقابل جهنم است، خنک‌تر از زمهریر چیست؟ ۷. آن چیزی که از کوه های استوار، سنگین‌تر است، چیست؟ ✅ پاسخ های حکیم: 1⃣ آنچه از آسمان بالاتر است، حق است، حقیقت است. هیچ چیز را با حقیقت مبادله نکنید! حقیقت رفیع‌تر از آسمان است. 2⃣ عدالت از کرۀ زمین بزرگتر و گسترده‌تر است. یعنی اگر عدالت در یک جامعه‌ای حکم‌فرما باشد، آنچنان سعه و گسترشی در زندگی بوجود می‌آید که گسترش زمین در مقابلِ آن چیزی نیست. گسترش عدل، گسترش حیات طیبه است، گسترش استعدادهای انسانی است. 3⃣ آن چیزی که از دریا غنی‌تر و بی‌نیازتر است، عبارت است از غنای نفس. اگر نفس انسان از شُحّ و حرص محفوظ بود، نفسِ انسان غنی بود، از همۀ موجودات عالم، از دریاها هم که مرکز ثروتند، ثروتمندتر است. واقعِ قضیه هم این است. آن کسانی که ثروت های عمدۀ دنیا در حساب های بانکیِ این هاست، این بیچاره‌ها گدایند. اگر یک اندک ثروتی در گوشۀ دنیا باشد، که بتوانند آن را هم دست بیاورند، دنبالش می‌دوند، بی‌اعتنایی به ثروت دنیا و استغناء نفس بالاترین ثروت است که انسان برای ثروت روی زمین ارزشی قائل نیست؛ بله، از همۀ آنچه در دنیا هست استفاده می‌کند، اما این ارزش را برایش ندارد که برای آن خودش را کوچک کند، ذلیل کند، برای آن اوقات ثمین و عمر گرانمایه خودش را مصرف کند. 4⃣ دل کافر از سنگ سخت‌تر است. این دلی که نتوانسته خورشید فروزان و تابنده معرفت الهی را که نورش تا اعماق عالمِ وجود نفوذ می‌کند، این را در دل خودش راه بدهد، این دل از سنگ سخت‌تر است. 5⃣ حرصی که در دل انسان می‌جوشد، از آتش داغ‌تر است. 6⃣ ناامیدی از لطف الهی، سردترینِ سردی‌ها این است، که نابود می‌کند این سردی وجود انسان را. لذا یأس عن رَوح الله جزو گناهان کبیره است. 7⃣ بهتان و افتراء زدن بر یک آدم بی‌گناه، سنگین‌تر از کوه های سنگین است. ❇️ هر کدام از این ها یک سرفصلی است، مطالعه کنید، برای زندگی خودمان، برای زندگیِ دیگران از این ها استفاده بکنیم. 📚 الأمالي؛ صفحه ۲۴۴؛ شیخ صدوق 📆 ۱۸ فروردین ۱۳۹۴ (جلسه ۶۲ "صلاة المسافر")