🔹آیت الله حائری شیرازی🔹
🔸پشت پرده🔸
سال 1345، گرفتارِ زندان ساواک بودم. روزی به دلم افتاد که از خدا بخواهم که چه کسی بر ما حکومت میکند؟! انگلیسها هستند؟ آمریکاییها هستند؟ خود سلسلۀ پهلویاند؟ کمونیستها هستند؟ بهائیها هستند؟ چی است؟ کشور دست کی است؟ اینها که من را بازجویی میکنند از کجا نشأت میگیرند؟
شب خواب دیدم در محلۀ کلیمیها هستم. دیوارها بلند بود؛ کوچهها تنگ بود؛ هرجا میرفتم به اینها ختم میشد! بیدار شدم و متوجه شدم آنچه خواستم را به من جواب دادهاند؛ گفتند «یهودی»ها هستند. در صدر اسلام هم مشکل بزرگ اسلام، همینها بودند. اینها «بطانۀ» (محرم راز و اسرار) بنی امیه بودند. بنی امیه، کارهایشان را با مشورت اینها میکردند.
مروان در جنگ جمل مهدور الدم بود. یعنی هرکه پیدایش کند باید او را بکشد. امام حسن علیه السلام شفاعتش کرد. پدر، شفاعتش را قبول کرد. حضرت به پدرشان عرض کردند: اجازه بدهید با شما بیعت کند. حضرت تا دست مروان نزدیکش شد، دستش را کشید. گفت «کفٌ یهودیة». دست، دستِ یهودی است؛ اگر صد بار از پیش رو بیعت کند، از پشت سر لطمه می زند. دستش را نداد. بعد از یزید، مروان حاکم شد و سلسلۀ بنی امیه که به قدرت رسیدهاند، اولادهای مرواناند!
#یهود
@dost_an