▪️روضه ی آخر▪️ ای اشک!چاره‌ای!غم کوثرنگفتنی‌ست باران! ببار!روضه سراسر نگفتنی‌ست با آنکه روضه‌خواندن ما باکنایه است اما هنوز روضه‌ی مادر نگفتنی‌ست تاریخ شرم دارد از آن روزهای تلخ آن روزهای بعدِ پیمبر نگفتنی‌ست جا مانده بین کوچه دلِ بی‌قرارمان اما حکایتِ گلِ پرپر نگفتنی‌ست باران شوی اگر نود و پنج روز، باز حال غریب مادرو دخترنگفتنی‌ست آن‌شب وصیتش به علی ناتمام ماند باران گرفت،روضه‌ی آخر،نگفتنی‌ست 🔹یوسف رحیمی 💠@Dost_an