هنوز یکشنبه است. نیم‌ساعتی تا غروب آفتاب مانده. از قفسه کتب ادعیه‌ای که بهش تکیه داده‌ام به‌سختی مفاتیحی که ترجمه فارسی داشته باشد، پیدا می‌کنم و زیارت امام علی علیه‌السلام در روز یکشنبه را باز می‌کنم. کاری که هر یکشنبه انجامش می‌دهم؛ اما این‌بار کلمه‌ها میکروفون را از من می‌گیرند و مثل مداح‌های با استعدادِ ناشناخته‌ای که روزی در مجلسی گل می‌کنند، اشکم را در می‌آورند: ای مولای من، ای امیرمؤمنان، امروز یکشنبه است؛ روز تو و به نام تو. من در این روز میهمان و پناهنده‌ام به تو. سربرخاک دهکده | صفحه ۴۱| فائضه غفارحدادی @dostaneketab