🔴مرگ رضاشاه 4 مرداد 1323
♦️رضا، پسر عباسعلی ، معروف به «داداش بیگ» افسر قزاق از ایل پالانی ، در 24 اسفند ماه سال 1255 ه.ش. در قریه «آْلاشت» از توابع سواد کوه مازندران به دنیا آمد. چند روز پس از تولد رضا، داداش بیگ درگذشت و مادر ـ که از مهاجران گرجستان بود ـ به دنبال درگیری و اختلاف خانوادگی، به همراه نوزادش به تهران رفت و در خانه برادر خود ساکن شد. رضا دوران کودکی و نوجوانی خود را زیر نظر دایی اش ـ که خیاط قزاقخانه بود ـ سپری کرد و به توصیه و وساطت او ، در سن چهارده ، پانزده سالگی وارد بریگاد قزاق شد و به عنوان نظامی ساده، مشغول به کار گردید. نخستین منصب رضا در قزاقخانه، سمت وکیل باشی «گروهان شصت تیر» بود که بعدها به فرماندهی آن رسید و به «رضا خان شصت تیر» شهرت یافت
♦️او در این زمان، به رسم جاهل ها و بزن بهادرها ، با بستن گذرها، قمه کشی می کرد و به خودنمایی می پرداخت. توانایی و تنومندی جسمانی و سخت گیری و تحمل شدائد در انجام مأموریت های نظامی اندک اندک درنظر برخی صاحب منصبان و متنفذان ، او را از دیگران متمایز کرد. از جمله، عبدالحسین میرزا فرمانفرما ـ که از شاهزادگان بنام و قدرتمند قاجاری بود ـ به او توجه تمام نشان داد و مسؤولیت اسلحه جدیدش ـ مسلسل ماکسیم ـ را به او سپرد. از این رو ، رضا خان در میان خانواده فرمانفرما، «رضا ماکسیمی» نیز نام گرفت. پس از این، رضا خان به مرور مراتب ترقی را طی کرد و در انجام مأموریت های مختلف، همچون سرکوب نهضت آزادی خواهانه میرزا کوچک خان در گیلان، بیش از پیش مورد توجه قرار گرفت
♦️زندگی رضا خان تا میانسالی در بی سوادی گذشت و حتی پس از آن که خواندن آموخت، در نوشتن کلمات و عبارات، دچار اشتباهات فاحش می شد. رضا خان ترقی خود را مدیون حمایت صاحبان ثروت و قدرت، انضباط خشک نطامی و قساوت و بی رحمی خود بود؛ اما از معلومات شایان و تفکر نظامی چندان بهره ای نداشت. با این همه ، به دلایل متعدد، مورد توجه انگلیسی ها قرار گرفت و سرانجام یک ژنرال بریتانیایی به نام «ادموند ایرونساید» ضمن دیدار و گفت وگویی که با او داشت، وی را شایشته اجرای طرح کودتایی یافت که منافع کشورش در ایران و شبه قاره هند را تأمین می کرد
♦️رضا خان بعدها نزد بعضی از بزرگان اعتراف کرد که انگلیسی ها او را سرکار آوردند؛ .اما او انگیزه اش را از اقدام به کودتا، وطن خواهی خود قلمداد کرد. این کودتا در3 اسفند ماه سال 1299 ه.ش . به وقوع پیوست و رضا خان در اعلامیه مشهوری که با عنوان «حکم می کنم» منتشر کرد،، خود را رییس کل قوا خواند و پس از اندکی، از سوی «احمد شاه قاجار» با لقب «سردار سپه» به .بالاترین درجه نظامی (سردار سپهی) دست یافت. رضا خان سردار سپه در کابینه کودتا به نخست وزیری سید ضیاءالدین طباطبایی ـ .عامل انگلیسی ها ـ عهده دار پست وزارت جنگ شد و این منصب را در دولت های دیگر نیز در قبضه قدرت خود گرفت، و با ادغام یگان های متفرق نظامی قشون متحدالشکلی به وجود آورد و به مرور از این طریق، زمینه نفوذ و استیلای خود را در امور سیاسی و اجرایی کشور فراهم ساخت.
♦️این جریان موجب اعتراض جناح اقلیت مجلس و برخی از روزنامه نگاران شد؛ اما مخالفت اقلیت مجلس (به ویژه شهید مدرس) به جایی نرسید و قتل و ضرب و شتم و تهدید کسانی همچون «میرزاده عشقی»، شاعر جوان، «حسین صبا» مدیر روزنامه ستاره، «ملک الشعرای بهار» نماینده مجلس، تقریبا صدای معترضان را خاموش کرد. سردار سپه در این هنگام، به تجدید نفوذ و قدرت حاکمان محلی اقدام نمود و شماری از آنان را به مرکز جلب کرد یا از میان برداشت تا در آینده نیروی مخالفی در داخل کشور نداشته باشد. در این اوضاع و احوال، تصمیم احمد شاه برای رفتن به فرنگ، زمینه ریاست وزرایی سردار سپه را آماده کرد (آبان 1302)
♦️رضا خان سردار سپه، رییس الوزراء، که از این پس هیچگونه مقام و قدرتی را مانع پیشرفت خود نمی دید، با اتخاذ ترفندهای خاص و با استفاده از موقعیت اجتماعی و سیاسی موجود، تحت حمایت نامرئی آورندگانش و یاریگری اطرافیان خود، پله پله نردبان ترقی را پیمود تا سرانجام به حکمرانی قاجاریه پایان داد و مقام سلطنت را به دست آورد (23 آذر 1304) و رسما به عنوان پادشاه ایران، با رعایت تشریفات ویژه تاجگذاری کرد (4اردیبهشت 1305).
♦️بدین ترتیب، رضا خان به دوره سوم زندگانی خود گام گذاشت. این دوره نسبتا طولانی که تا شهریور1320تداوم یافت، در برگیرنده وقایع گوناگونی است که آگاهی مشروح از آنها به کتابی مستقل نیازمند است. همه اقدامات و رویدادهای مربوط به عصر رضا شاهی، از سیاست های فردی، اخلاق تندروانه و دیکتاتوری، و نیز ستیز او با فرهنگ اسلامی و روحانیت او متاثر بوده است؛ ترور مدرس، ضرب و شتم شیخ محمدتقی بافقی در حرم حضرت معصومه (س) و نیز اجباری کردن خدمت سربازی، در کنار اجباری شدن استفاده از کلاه پهلوی و لباس متحدالشکل فرنگی، بویژه ماجرای کشف حجاب و ...