🌹امام جماعت واحد تعاون بود. بهش می‌گفتند حاج آقا آقاخانی. روحیه عجیبی داشت. زیر آتیش سنگین عراق شهداء رو منتقل می‌کرد عقب. توی همین رفت و آمد‌ها بود که گلوله مستقیم تانک سرش رو جدا کرد. چند قدمیش بودم. «هنوز تنم می‌لرزه وقتی یادم میاد». از سر بریده شده‌اش صدا بلند شد: «‌السلام علیک یا ابا عبدالله» (راوی: جواد علی‌گلی، همرزم طلبه‌ی شهید #محسن_آقاخانی) 💐| @dosteshahideman