هر آنچه تو بخواهی... گاهی اوقات ما انسان‌ها برای خود يك نوع زندگی تنظيم می‌كنيم كه خداوند آن‌طور زندگی را در نظام عالم برای ما اراده نكرده است. مثلاً كسی كه يك دستش معيوب است می‌گويد: «اگر آن دست را داشتم خيلی خوب می‌شد. می‌توانستم وزنه بلند كنم و در مسابقات وزنه‌برداری شركت كنم»؛ چون نپذيرفته است كه خدا نوعی از زندگی را برای او تنظيم كرده كه وزنه بلند كردن در آن نيست. و مشكل ما اينجاست كه يك نوع زندگی برای خودمان تنظيم می‌كنيم و به خداوند می‌گوييم: «برنامهٔ ما را اجرا كن!» پس نعوذ بالله ما خداييم و خدا بندهٔ ما! بايد اين معادله را معكوس كرد و گفت: «خدايا چون می‌دانيم بلا و عافيت، و نعمت و سختی به دست قادر و حكيمی چون توست، هر آنچه تو بخواهی ما می‌خواهيم!» اگر به مقامی رسيديد كه متوجه شدید بالاتر از «خواستن از خدا»، نخواستن است و بندگی كردن، «واللّه كز آفتاب فلك خوب‌تر شوید!» 📚فرزندم اینچنین باید بود، ج۱ کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075