📌آقای دکتر مرندی، مسئولیت سوء عملکردتان در موضوع جمعیت را بپذیرید.
سرشماری سال ۱۳۷۵ که توسط مرکز آمار صورت گرفت، به وضوح نشان داد که اهداف جمعیتی نظام که در برنامهی نخست توسعه آمده بود، محقق شده است (نرخ رشد جمعیت ۱.۹۶ به دست آمد، درحالیکه میبایست با رسیدن به نرخ رشد ۲.۳ اجرای تحدید نسل متوقف میشد). حال این سؤال پیش میآید که اگر آقای مرندی بر اساس آمار وزارت خودش عمل نکرده و معطل آمار سرشماری بوده است، چرا لااقل در سال پایانی مسئولیتش اجرای سیاست تحدید نسل را متوقف نکرده؟ اگر ایشان در این زمینه کوتاهی نکرده بود، فرهنگ لیبرال «فرزند کمتر؛ زندگی بهتر» جزء محکمات عقاید عموم مردم نمیشد و وضع جمعیت کشور نیز اکنون اینگونه بحرانی نبود که ایران یکی از سه کشور دنیا شود که با بیشترین سرعت در حال پیر شدن است. (و البته لااقل سه میلیون نفر از چهار میلیون نفری که با هدف تحدید نسل، عقیم شدند، نیز عقیم نمیشدند)
جناب مرندی چرا در سال ۱۳۸۹؛ یعنی ۱۸ سال بعد از زمانی که باید سیاست تحدید نسل متوقف میشد و درست فردای آن روز که آقای احمدینژاد گفت: «به چه حقی قانون میگذارید که دو بچه کافی است و بیش از سه بچه نیاورید؟» در مخالفت با ایشان احساس وظیفه کرده، تمامعیار به میدان آمدید و در مصاحبهای گفتید: «افزایش تعداد فرزندان که هنر نیست، حیوانات هم میتوانند این کار را بکنند!»[۷] آیا در سال ۱۳۸۹ وزیر بودید و مسئولیتی داشتید؟!
دکتر مرندی در صحبتهای خود می گوید اگر سیاست تحدید نسل اتخاذ نمیشد «الآن باید دهها میلیون بیکار دیگر و نانخور بیشتر در کشور میداشتیم! با مشکلات امنیتی مواجه میشدیم. سوءتغذیه در کشور به وجود میآمد و فقر بیداد میکرد» اما آیا راهکار اسلام برای از بین بردن فقر یا مبتلا نشدن به آن، تحدید نسل است؟
«بکر بن صالح» میگوید به امام کاظم علیه السلام نامهای نوشتم که: من مدت پنج سال است که از بچهدار شدن جلوگیری میکنم و این به خاطر آن است که همسرم فرزند نمیخواهد و میگوید: تربیت و ادارهی فرزندان برایم دشوار است؛ زیرا فقیر هستیم و از امکانات زیادی برخوردار نیستیم. نظر حضرتعالی چیست؟ امام علیهالسلام در پاسخ مرقوم میفرمایند: «اطْلُبِ الْوَلَدَ فَإِنَّ اللَّهَ یرْزُقُهُم» فرزند طلب کن! همانا خدا روزی آنها را میدهد.[۸]
پیامبر اکرم (ص) نیز در اوج مشکلات و فقر امت اسلام، مکرر مسلمانان را به فرزندآوری بیشتر توصیه و ترغیب کردهاند و فرمودهاند «اُطلُبوا الوَلَد»[۹].
به هر صورت نسخهی اصلی اسلام برای رفع فقر، این است که عدالت حاکم شود. اگر حلقهی بستهی مدیران مرفه، بیکفایت و فسیل شده، برای همیشه متولی امور اجرایی مردم باشند، قطعاً فقر پابرجا خواهد بود؛ چه جمعیت یک میلیون نفر باشد و چه دویست میلیون. اما اگر به مدیران سادهزیست، لایق و جوان فضا داده شود، ایران با منابع عظیمی که دارد ابداً با جمعیت زیاد، دچار فقر نخواهد شد.
ضمناً انسانی که به دنیا میآید صرفاً دهان، مری، معده ندارد که کارش فقط خوردن باشد، بلکه بازو، اندیشه نیز دارد. عمده هراس دشمنان کشور نیز از این است که جمعیت جوان ایران اسلامی به تعدادی برسد که صرفاً خودِ ایرانیها از منابع زیرزمینی کشورشان استفاده کنند و از خامفروشی و مفتفروشی منابع به مستکبران دست بکشند.
👈ادامه در پست بعدی
کانال«دوتا کافی نیست»
@dotakafinist1