^ کـلـبــ🏠ــه‍ رمــانـــ ^
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹🌹🌹🌹 🌹🌹🌹🌹 🌹🌹🌹 🌹🌹 🌹 #بازگشت #قسمت_پنجاه_و_پنجم محمد با دیدن من ، تلفنش ر
چند لحظه بعد ماشین را نگه داشت و پیاده شد . در نبود عرفان موبایلم زنگ خورد . شیرین بود . گفت که اطلاعات مهمی از سامان بدست آورده . وقتی دیدم عرفان به ماشین نزدیک می‌شود ، تماس را خلاصه کردم و گفتم بعدا زنگ میزنم . وقتی نشست ، نایلونی را جلویم گرفت . با تعجب گفتم: _ اینا چیه ؟ _ پماد پروکسیکام . وقتی گردنم درد می‌کنه اینو استفاده میکنم . _ ممنون _ توش قرص برای سردردت هم گرفتم . _ علم غیب داری ؟! _ نه .چه طور؟! _ پس از کجا فهمیدی سرم درد می‌کنه ؟ خنده ای کرد و گفت: _ از روی حالات و رفتارت فهمیدم . _ جالبه ... ادامه دارد.... نویسنده:وفا ‼️ 💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠 ┏⊰✾✿✾⊱━━━─━━━━━━┓ 📌 @downloadamiran_r ┗━━─━━━━━━⊰✾✿✾⊱━┛