نقش خواجه نصیرالدین طوسی در اندیشه و تمدن اسلامی گزارش خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس: خواجه نصیرالدین طوسی با تمام فراز و نشیب‌‌های دوران زندگی خود در بسیاری از رشته‌ه‌ای علمی صاحب‌نظر بوده و کتاب‌هایی را تألیف کرده است. تعداد کتب و رساله‌‌هایی که به خواجه نصیر نسبت داده می‌شود، به 190 عنوان می‌‌رسد. زمانی که خواجه وارد میدان علم کلام شد، ‌کلام شیعی جان گرفت. او نه‌تنها این علم را ارتقا بخشید، بلکه کلام شیعی را به فلسفه الهی تبدیل کرد. اگر خواجه نصیرالدین طوسی به ظهور نرسیده بود، امروز حکیمی مانند ملاصدرا و پیروان او همچون حکیم زنوزی و علامه طباطبایی را نداشتیم. به‌مناسبت سالروز تولد خواجه نصیرالدین طوسی با دکتر محمد فنائی اشکوری به گفت‌وگو نشستیم که گزارش آن را در ادامه می‌خوانیم: 1. به‌عنوان سؤال نخست، سهم خواجه نصیرالدین طوسی در فلسفه اسلامی چه اندازه است؟ پاسخ: خواجه نصیر دست‌کم سه نقش مهم در فلسفه اسلامی داشته است: اول شرح و تفسیر فلسفه سینائی است. بدون شرح قویم خواجه طوسی، اشارات بوعلی به‌سختی قابل فهم بود. شرح خواجه فقط شرح لفظی یا کوشش برای آسان سازی فهم عبارت‌های اشارات نیست؛ کاری که بسیاری از شرح‌ها و کتاب‌های کمک درسی انجام می‌دهند. این کارها از سنخ خدمات علمی است، نه مشارکت در پیشبرد علم. کار خواجه از سنخ و جنس دیگر و بسی فراتر از آن است. او تحلیل و تفسیر فلسفی می‌کند. یعنی عناصر و لوازم دعاوی فلسفی ‌ابن‌سینا را کشف می‌کند و عقلانیت آن دعاوی را تبیین می‌کند و از این طریق، فلسفه را گام به گام به پیش می‌برد. نقش دوم او احیای فلسفه و دفاع از تفکر فلسفی است. خواجه با دفاع منطقی و متین از حمله‌هایی که به فلسفه می‌شد، فلسفه را احیا کرده و از مرزهای فلسفه پاسداری و نگاهبانی کرد. از این جمله است پاسخ‌های او به شبهات و پرسش‌های فخرالدین رازی در شرح اشارات که به تعبیر خواجه، جرح اشارات بود و همین‌طور دفاع او از فلسفه در کتاب مصارع‌المصارع در پاسخ به حمله‌های شهرستانی در کتاب مصارع‌الفلاسفه. خواجه با این آثارش، نه‌تنها فلسفه را از رکود و نابودی نجات داد، بلکه به پویایی و سرعت رشد فلسفه کمک کرد. نقش سوم خواجه طوسی، نوآوری‌های فلسفی خواجه است که هم در این شرح‌ها و مباحثات و هم در رسائل مستقل خواجه آشکار است و جا دارد پژوهش‌گری آنها را استخراج و سهم خواجه را در این حوزه نشان دهد. 2. آیا خواجه طوسی متکلم بود یا فیلسوف؟ پاسخ: خواجه نصیر هم فیلسوف بود و هم متکلم. هم استاد در فلسفه بود و هم نام‌آور در کلام، و چون چنین بود توانست طرحی نو دراندازد و کلام فلسفی را تأسیس کند. کتاب «تجریدالاعتقاد» نقطه عطفی در اندیشه کلامی اسلامی و شیعی است که علم کلامِ پس از خود را در قبضه گرفت و خط و مسیر کلام را برای همیشه ترسیم کرد. شرح‌های فراوانی که عالمان شیعه و سنی بر تجرید نوشته‌اند، خود نشان‌دهنده عظمت این کار سترگ و ابتکاری بود. خواجه بنیان‌های عقلانی کلام را استوار کرد؛ کاری که حتی امروز هم ما از آن بهره می‌بریم و مدیون آن هستیم. بنابراین خواجه یک فیلسوف و الهی‌دان تمام‌عیار بود. 3. اخلاق ناصری از مهم‌ترین کتب خواجه نصیرالدین طوسی است. این کتاب و آثار شبیه به آن، چه اندازه می‌تواند در دنیای امروز که گرفتار بی‌اخلاقی است به ما در حرکت در مسیر اخلاقیات کمک کند؟ پاسخ: خواجه حکیمی جامع و محیط به علوم و معارف اسلامی است و ازاین‌رو در هیچ دسته‌بندی محدودی مثل مشائی و اشراقی و عرفانی و کلامی نمی‌گنجد. بلکه از همه ظرفیت‌های اندیشه بهره می‌برد و از هیچ‌کدام در نمی‌گذرد. او اخلاق فلسفی که ریشه در یونان دارد را تنقیح و تبیین و تدوین می‌کند، اما به آن قانع نمی‌شود. بلکه با نگارش رساله شریف «اوصاف الاشراف »در اخلاق نیز راهی نو و افقی جدید می‌گشاید که خلأها و کمبودهای اخلاق فلسفی را جبران می‌کند. در این رساله، او بنای یک اخلاق عرفانی برخاسته از متون وحیانی را پی می‌ریزد. بنابراین ما به مجموعه اندیشه اخلاقی و معنوی خواجه نیازمندیم؛ اعم از آنچه در اخلاق ناصری و اوصاف الأشراف و سایر کتب او مثل «رساله آغاز و انجام» آمده است. البته غیر از آثار خواجه، به آثار اندیشه‌وران دیگری ـ چه پیش از او و چه پس از او ـ هم باید مراجعه کنیم. افزون بر این، ما نباید به افتخار کردن به فضل پدر بسنده کنیم، بلکه خود نیز باید با استفاده از منابع دینی و تراث عقلی و معنوی خود در این راه، افق‌های تازه‌ای را بگشاییم و راه امثال خواجه طوسی را ادامه دهیم. 4. خواجه نصیر را به‌عنوان فردی که به تمدن‌‍سازی اسلامی کمک کرده می‌شناسند. ما امروز برای حرکت در مسیر بازتولید تمدن‌سازی اسلامی چه باید بکنیم؟