عارف راستین چه کسی است؟ دیدگاه آیت الله مصباح یزدی ره معرفت عرفانی فقط برای کسی حاصل است که خود به کشف و شهود رسیده باشد. حتی آگاهی حصولی از یافته های عارفان نیز همیشه میسور نیست و نمی توان به سخن هر مدعی کشف و شهودی اعتماد کرد.آری، اگر مدعی معصوم باشد سخن او حجت است. اگر معصوم از حقیقتی باطنی خبر دهد، اولا یقین خواهیم داشت که او چیزی را یافته است، و ثانیا آنچه یافته است، حقیقت است، نه خیال و وهم. اما سخن غیر معصوم حجیتی ندارد، مگر از راهی مطمئن شویم که اولا او در بیانش صادق است و ثانیا با قرائنی دریابیم آنچه یافته است از عنایت های ربانی است، نه از جنس وهم و خیال و القاء شیطانی. چون حقیقت عرفان امری قلبی و باطنی است، شناخت عارف حقیقی برای افرادی که احاطه به باطن افراد ندارند دشوار است، جز به نحو ظنی از راه قرائن. عارف کسی است که خدا را با قلب و روح درک کرده و یافته باشد. «کسانی که به گوهر راستین عرفان دست یافته باشند، اهل تظاهر و به دنبال اسم، رسم و عنوان نیستند؛ بلکه در خلوت روح خود از انس با محبوب خویش غرق لذتند و از بند اسم و رسم و نام و نشان رهیده اند.» نه اسم و عنوان ملاک عارف بودن است، نه اظهار کشف و کرامات. در میان علمای ربانی افراد بسیاری داریم که عنوان عارف را ندارند و کشف و کراماتی اظهار نکرده اند، اما به راستی عارف هستند. آشنایی با علوم و اصطلاحات عرفانی وعرفان نظری هم ملاک عارف بودن نیست. «آنچه که عارف راستین به دنبال اوست، حقیقتی است که از راه دل ادراک میشود و بود و نبود الفاظ و مفاهیم، دخالتی در آن ندارد. از این رو چه آن الفاظ و مفاهیم را بداند و چه نداند، تأثیری در رسیدن او به حقایق عرفانی خواهد داشت. کم نبوده اند عارفان بلند مرتبه ای که حتی سواد خواندن و نوشتن هم نداشته اند و از بیان و تشریح حتی بخشی ناچیز از ادراکهای خود عاجز بوده اند.» منبع: چراغ فروزان حکمت: ص 61. http://eitaa.com/dreshkevari