۴۷۱۰ با سلام و احترام به أعضاء محترم گروه *جوانان مهدوی و والدین امانتدار* و تبریک بسیار به مناسبت این ایام بسیار فرخنده و نورانی ماه *ربیع المولود.* *هشتاد و هشتمین* پذیرائی *موکب قرآنی* ما این بود که: *پیام* عبارت: « *وَ آيَةٌ لَهُمُ اللَّيْلُ نَسْلَخُ مِنْهُ النَّهارَ* » چیست؟ ضمن تشکر فراوان از اظهار نظرات مؤمنانه و عارفانه شما عزیزان، لازم است به *سه نکته مهم* در این عبارت توجه کنیم: عبارت: *وَ آيَةٌ لَهُمُ اللَّيْلُ نَسْلَخُ مِنْهُ النَّهارَ* یعنی: و درس بسیار مهم برای عبرت گرفتن انسان اینست که (مانند قصّاب که *پوست* گوسفند را *سلاخی* و از *بدن* او جدا می‌کند،) این *مــــا* هستیم که دائما *پوست* شب را از روز *جدا* می‌کنیم. پس: *نکته اول* اینست که: در *دل هر شبی،* روزی روشن *نهفته* و *در هر نوع تاریکی،* نوعی روشنائی *پنهان* است. یعنی: آن *گنج* روشنایی، در *پشت* تاریکی است. (همانطور که *آب حیات* در *ظلمات* قرار دارد.) پس باید بفهمیم که *تاریکی* اصلا *وجود حقیقی* ندارد و هر چه هست، *نور* است. یعنی اگر نور *عیان* نباشد، *تاریکی*  احساس می‌شود. یعنی: وقتی *چراغ* اتاق را *خاموش* می‌کنیم و اتاق *خاموش* می‌شود، چیزی به اسم *تاریکی* به آن *اضافه* نمی‌شود و اتاق همان اتاق است بلکه ما به *نبود* نور، *تاریکی* می‌گوئیم. در واقع *نور* و *تاریکی* هر دو *یک چیز واحد* و *دو روی یک سکه* اند!!!! پس میان آنها، *دوگانگی* نیست و آنها از هم *جدا* نیستند و *دو خالق* مستقل ندارند. پس روشنی و تاریکی، *بازی* خود *نور* است. وقتی نور *تجلی* کند *روشنی* است و وقتی در *حجاب* و *استتار* قرار بگیرد، به آن *تاریکی* می‌گویند. پس *تاریکی* و *شب* همان *نور* و *روز مستتر* است. خداوند، *نور مطلق* است و همه جا هست، اما همان نور، گاهی *متجلی* است و گاهی *مستتر* است. *عقل* هم از جنس *نور* است اما گاهی افراد *تعقل* می‌کنند و مسائل برایشان *روشن* می‌شود و گاه تعقل *نمی‌کنند* و با *جهل* و *جهالت* عمل می‌کنند و در *ظلمات* فرو می‌روند. پس انسان *عاقل مؤمن* باید مفهوم *متجلی* و *مستتر* را خوب بفهمد تا بتواند با *سعی* و *جهاد* خود، از *روشنائی* نهفته در *هر چیزی* بهره‌مند شود و *خالق* را در *هر مخلوقی* و *صانع* را در وراء *هر مصنوعی* و *رحمت* را در پشت *هر زحمتی* و (مثل حضرت زینب کبری سلام الله علیها) *زیبائی* را در *پشت هر فاجعه‌ای* به روشنی ببیند و در روشنائی *زندگی* کند. *نکته دوم* دیگر اینست که: *جدا شدن شب از روز* فقط در *بیرون* رخ نمی‌دهند بلکه در *درون* انسان هم دائما شب از روز جدا می‌شوند که *فهم* این نکته، در *خودشناسی* و برای *خودسازی* خیلی مهم است.  پس اینکه چرا گاهی *بی‌سئوال* و گاهی *پُرسئوال* و گاهی *آرام* و گاهی *بی‌قرار* و *متلاطم* و گاهی *فعال* و گاهی *منفعل* و گاهی *پر از دعــــا* و گاهی *پُر از إدعا* و گاهی *خیرالبریه* (بهترین مردم) و گاهی *شر البریه* (بدترین مردم) ... هستیم، به خاطر همین *جدا* شدن *شب* از *روز* در *درون* خود ماست که هیچکدام از این دو حالت، *مستقل* و *پایدار* و *ماندنی* نیستند بلکه می‌آیند و می‌روند. پس انسان عاقل و مؤمن هرگز *نباید* به هیچکدام از آنها *دل* ببندد و نباید به آنها *دلبسته* و *وابسته* شود. *نکته سوم* اینکه انسان عاقل و مؤمن، باید *عامل* این *جدا شدن* را و آن *جداکننده* و *برنده* و *آورنده* آنها را *کشف* و *درک* کند و *منزّه* بودن آن *عامل اصلی* را (همانطور که حضرت یونس علیه السلام در آن *ظلمات* فهمید و بلافاصله با *تسبیح،* خودش را نجات داد،) *بفهمد* و با *تسبیح دائمی* خود، خودش را در هر حال با او *تنظیم* کند و *دائما* از او *ملتمسانه* بخواهد که: *اللهم أخرجنا من ظلمات الوهم و الجهل و أکرمنا بنور الفهم و العقل.* از *خداوند متعال* می‌خواهیم *درک* و *فهم* و *باور قلبی* این *نکات نورانی* نهفته در *آیاتش* را *روزی* ما قرار دهد. 👈واژه: 🔻 ما را می توانید در رسانه های زیر دنبال کنید: ایتا، بله، سروش، واتساب، تلگرام، سایت، اینستاگرام @dr_ghofrani2