*دعای روز ۲۹ ماه مبارك رمضان:* *"اللَّهُمَّ غَشِّـنِي فِيــهِ بِالرَّحْمَـةِ"* ("خدايا؛ مرا در اين روز و ماه با رحمت فراگیرت بپوشان") نکته۱: حتی *یک نقطه* در این جهان وسیع، *خالی* از *رحمت* خدای *رحمان* نیست، اما غالبِ افراد بشر پس از اتمام دوران *زلال کودکی،* با *عناوین خودساخته* و *لباسِ‌* ، *آرایش* ، *رفتار خاص* و با *هر چیزی* خود را می‌پوشانند و *وانمود* می‌کنند که (به خیال خود) *فرد مهم* و *با کلاسی* اند و با همین *توهمات ذهنی* و *تفاخرات پوچ،* خودشان و دیگران را به *زحمت* می‌اندازند. نکته۲: غالب ساختمان‌ها را با *نماسازی* زیبا می‌کنند، برخی از *صنایع فلزی* (مثل: لوزام و وسائل آشپزخانه) را هم که *ظاهر* زشتی دارند و با *رطوبت* هوا، *زنگ* می‌زنند و *سمّی* می‌شوند، با *فلزات زیبا و مقاوم* (مثل: طلا، کروم، و غیره) *آبکاری* و *زیبا* می‌کنند. خدایا؛ اکنون که با یکماه ریاضت و مراقبت زیاد، *اسب چموش هوای نفسم* را *رام* کرده‌ام، مرا با *رحمتت* چنان *بپوشان* تا *نمائی خدائی* و *زیبا* پیدا کنم و *آیت* و *معرّف رحمانیتت* باشم و برای خود و اطرافیانم، هرگز *زحمت* ایجاد نکنم. *"وَ ارْزُقْنِـي فِيـهِ التَّوْفِيقَ وَ الْعِصْمَةَ"* ("و در این روز و ماه، *توفيق؟* و *عصمت؟* را در من جاری فرما") نکته۳: از *روی هم قرار گرفتن* عناصر مادی، *طبقه* پدید می‌آید، مثل: طبقات کتابخانه یا طبقات یک برج مسکونی، امّا از مطابقت *دو أمر غیر مادی* و از *پیاده* شدن *یک فکر* در *یک رفتار* از هر نظر *موفقیّت* رخ می‌دهد. (مثلا: یزید، پیروز شد اما در نابودی اسلام، موفق *نشد* اما امام حسین صلوات الله علیه ظاهرا *شکست* خوردند اما در زنده نگهداشتن اسلام موفق شدند.) نکته۴: حضرت *شعیب* علیه السلام به مردم فرمودند: من قصدی جز *إصلاح* شما ندارم اما (نه آنطور که *خودم* می‌پسندم و نه آنطور که *شما* می‌خواهید، بلکه فقط) *آنطور* که *خدا* می‌خواهد: *إِنْ أُريدُ إِلاَّ الْإِصْلاحَ* ... *وَ ما تَوْفيـــقي‏ إِلاَّ بِاللَّهِ* (هود/۸۸) پس *توفیق* ‌خواستن من از *خدا* برای اینست که او یاریم کند تا اولا: *تکالیفم* را از *قرآن* و *سنّت* بشناسم، ثانیا: به آنها *عمل* و *تمام ابعاد زندگیم* را عاقلانه و مؤمنانه با آن *تعالیم حیاتبخش،* تطبیق و *وفق* دهم و *تنظیم* کنم تا *موفّق* باشم. نکته۵: برای اینکه *موفّقیتم* (مثل خیلی‌ها که ظاهرا دنبال موفقیتند اما به گمراهی می‌رسند) *ذهنی* و *خیالی* نباشد و *ضامن اجرائی* داشته باشد، باید *بدانم* که *نیازمند مراقبت* از *بیرونم،* پس باید *فقط* از *مولای* خودم *عصمت* بخواهم: *وَ اعْتَصَمُوا بِاللَّهِ* (نساء/۱۴۶) *وَ اعْتَصِمُوا بِاللَّهِ هُوَ مَوْلاكُمْ* (حج/۷۸) تا او مرا در *پوشش مراقبتهای دقیق راداری* خود قرار دهد و *عوامل او* (مثل برج مراقبت) مرا (مثل خلبانان) از *هر خطا* و *هر رفتار غیر مجازی* در تمام زمینه‌های رفتاری، اخلاقی، خانوادگی، اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و تفریحی *حفظ کنند.* نکته۶: برخورداری از *عصمت الهی* اولاً: *بی‌واسطه* و ثانیاً: به صورت *انفرادی* اصلاً *امکان ندارد،* لذا خداوند می‌فرماید: ای أهل ایمان؛ اولاً: از *طریق عوامل خاص من،* ثانیاً: *همگی با هم* از من *عصمت* بجوئید تا هدایت شوید: *يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا؛ ... وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَميعاً* ... *لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ* (آل‌عمران/۱۰۳) پس خدایا؛ کمکم کن تا: اولاً: در *انس با قرآن و دعا و ذکر* و *انجام نماز به موقع* و *نماز شب* موفّق باشم تا به اوج *رغبت* و *اشتیاق* برسم، ثانیاً: در *شناختن مصادیق حبل الله* و *عروه الوثقی* (که یکی از آنها *امام* است) *موفّق* باشم، ثالثاً: از *هر طاغوتی* بیزار باشم و خودم را در *مسک* آن *سفینه‌های نجات* قرار دهم تا از هر خطا و گناهی، *عصمت* و *مصونیّت* پیدا کنم: *فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَ يُؤْمِنْ بِاللَّهِ فقد استَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقى* (بقره/۲۵۶) *"وَ طَهِّـرْ قَلْبِـي مِنْ غَيَاهِبِ التُّهَمَةِ"* ("و قلبم را از تيرگيهاى شک و تردید پاك گردان") نکته۷: *جاری* شدن *توفیق* و *عصمت* در تمام ابعاد زندگیم، *شرط* دیگری هم دارد و آن اینست که خودم را از *تیرگی‌های شک* و *تردید* ( *به:* زنده و حیاتبخش بودن قرآن، *به:* حقیقی بودن تمام وعده‌های الهی، *به:* امامت أمیرالمؤمنین، صلوات الله علیه، *به:* نیابت مالک اشتر، *به:* نیابت مسلم بن عقیل، *به:* پیروزی قطعی حق‌طلبان در جهان و به همین زودیها ...) *برهانم.* *شک کردن* خوب و گاهی لازم است اما *توقّف* در *شک،* انسان را *فلج* و *زمین‌گیر* می‌کند و حتّی فرد اسیر شک را از *چند قدمی قله* به *قهقرا* سرنگون می‌سازد. (مثل بلعم باعورا)(اعراف/۱۷۵ و ۱۷۶) *"يَا رَحِيـما بِعِبَـادِهِ الْمُؤْمِنِينَ"* ("اى مهربان به بندگان‏ مؤمن و أمنیت آفرین")