سلام و رحمت و برکات الهی بر شما گروه *جوانان مهدوی* و *والدین امانتدار.* ضمن عرض تبریک به مناسبت سالروز *ولادت فرخنده حضرت امام محمّد باقر* صلوات الله علیه و حلول ماه نورانی *رجب* و تشکر فراوان از اظهار نظرهای پر نکته شما سروران محترم. *صد و ششمین* پذیرائی *موکبِ قرآنی* ما این بود که: *پیام مهم* عبارت: .... *وَ نَفَخْتُ فيهِ مِنْ رُوحي‏* .... (حجر/۲۹) چیست؟ *نَفَخْتُ* یعنی خداوند علیم حکیم، *مِنْ رُوحي‏* جلوه‌ای از *روح* حیاتبخش مرتبط با خودش را *فيهِ* بطور *موقت* در *جسد خاکی* انسان قرار داد تا او *جان* بگیرد و *عاقل* و *عاشق حقّ* شود. پس *باارزش‌ترین امانت* انسان، *روح* یا *جان* یا *عقل* اوست که *حیات طیبه* و *زندگی سالم* را برایش ممکن می‌سازد. *روح* دارای *کمال و حیات ذاتی* است و برای اینکه کمال و حیات او *فعلیّت* و *بروز* و *ظهور* پیدا کند، خداوند به او مأموریت داد تا در جوار *کالبد تاریک و مادی* انسان قرار بگیرد و او را به پرواز درآورد و به پیشگاه الهی برساند. پس *زمین* مدرسه *ظهور عقل* و *شکوفائی روح* است. *روحِ* انسان، *قبل* از *بدن* او آفریده شده لذا گفته‌اند: انسان *جسمانیه الحدوث و روحانیه البقاء* است. نکته مهم اینست که علاوه بر *بدن خاکی* و *روحِ آسمانی،* هر انسانی در هفت سال اول تولدش، *نفس* یا *من* یا *خودی* را *توهم* می‌کند که محصول *حواس ظاهربین* و مرکز *خواهش‌های مادی* اوست. اگر انسان دچار *غفلت* و *جهالت* شود و *جایگاه اصلی روح* و *جان* و *عقل* خود و *مأموریت* او را فراموش کند و نفهمد که خداوند برای چه به او *جان* و *عقل* داده‌ و روح خود را به *اسارتِ نفس* خود در آورد، *کمال ذاتی روح* بالقوه می‌ماند و او از هر *رشد* و *سرور* و *نشاط* و *تحولی* محروم می‌ماند و انسان *مجوز حیات* پیدا نمی‌کند و از *پرواز به ملکوت* باز می‌ماند و در مسیر کسالت، افسردگی، حُزن‌، غم، ناامیدی، سقوط، فساد، هلاکت، تاریکی و انواع *رذائل* قرار می‌گیرد و زندگی حیوانی پیدا می‌کند و بلکه از حیوان هم *بدتر* می‌شود. اما اگر انسان بتواند از خواسته‌های نفسانی خود دست بردارد و *ولایت عقل و روح* را که منشاء *معرفت* و *حیاتبخشی* است بپذیرد، از *ظلماتِ دنیا* رها و لایق *سلام* و *سلامتی* و *حیات طیبه* می‌شود و به کیفیت *بهشتی* خود دست پیدا می‌کند. در واقع اگر انسان، روح و جان و عقل خود را از سلطه‌ي نفس رها نکند، روح انسان، او را به خودش واگذار و خود را از *ظاهربینی* نفس، رها می‌کند تا *نفس هوا و هوس‌پرست،* انسان را به انواع رذالت و شرارت و خباثت و دنائت و جنایت بکشاند و او *با خودش* سرافکنده به *جهنم* برود. زیرا روحی که با *نفخه‌ی الهی* در اختیار انسان قرار گرفته فقط تا *مدت معینی* مأموریت دارد که *همراه انسان* باشد و او را به بهشت قرب و رضوان الهی برساند اما او هرگز خود را به انسان تحمیل نمی‌کند. عزیزان؛ تا هنوز *جانمان* ما را رها نکرده و *به جانان برنگشته* در این *ماه علوی* با *دعای صباح* حضرت *أمیرالمؤمنین* صلوات الله علیه و *سجده* پایانی آن به خالقمان پناه ببریم و بگوئیم: *إلهى قَلْبى مَحْجُوبٌ وَ نَفْسى مَعْیُوبٌ* خدایا؛ دلم در پرده و نفسم معیوب است، *وَ عَقْلى مَغْلُوبٌ وَ هَواَّئى غالِبٌ،* و عقلم مغلوب شده و هواى نفسم بر آن چیره است، *وَ طاعَتى قَلیلٌ وَ مَعْصِیَتى كَثیرٌ* لذا طاعتم اندك و نافرمانیم بسیار است، *وَ لِسانى مُقِرُّ بِالذُّنُوبِ،* و زبانم هم به گناهان اقرار دارد، *فَكَیْفَ حیلَتى یا سَتّارَ الْعُیُوبِ وَ یا عَلاّمَ الْغُیُوبِ وَ یا كاشِفَ الْكُرُوبِ،* پس چاره ام چیست اى پرده پوش عیبها و اى داناى نادیدنیها و اى برطرف كننده اندوهها؟ *اِغْفِرْ ذُنُوبى كُلَّها بِحُرْمَةِ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ یا غَفّارُ یا غَفّارُ یا غَفّارُ بِرَحْمَتِكَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ* بیامرز همه گناهانم را به حرمت محمد و آل محمد اى بسیار آمرزنده، ای بسیار آمرزنده، اى بسیار آمرزنده به فرصت‌دهندگیت اى مهربانترین مهربانان. (تا بعد از این با عنایت و حمایت تو ای خالق مهربان، *عاقلانه،* ظاهربینی و هواپرستی و دنیاطلبی را کنار بگذارم و *مؤمنانه* زندگی و *عاشقانه* تو را بندگی کنم تا: جمله جان شوم و لایق جانان شوم.) 👈واژه: ۱۰۶ 🔻 ما را می توانید در رسانه های زیر دنبال کنید: ایتا، بله، سروش، واتساب، تلگرام، سایت، اینستاگرام، ایمو، روبیکا @dr_ghofrani2