دوش حورازاده‌ای دیدم که پنهان از رقیب در میان یاوران می‌گفت یار خویش را گر مراد خویش خواهی ترک وصل ما بگوی ور مرا خواهی رها کن اختیار خویش را دوستان گویند سعدی دل چرا دادی به عشق تا میان خلق کم کردی وقار خویش را ما صلاح خویشتن در بی‌نوایی دیده‌ایم هر کسی گو مصلحت بینند کار خویش را https://eitaa.com/joinchat/1478885594Caaba657dfa