#پیام_مخاطب
#خاطره
سلام علیکم
امروز در مسیر رزم مترو بودم.
وارد واگن شدم .خانمی که سنش بالای ۵۰ بود🤦♀روی صندلی نشسته بود،شال سرش بود ولی یقه ی لباسش بسیار باز بود.رو به رویش نشستم،بعد از کمی تامل ،خم شدم و دستم رو آروم روی پاش گذاشتم و گفتم عزیزم،اون هم سرش رو خم کرد تا ببینه من چی میگم.آهسته گفتم:عزیزم یقه مانتوتون باز شده و لباس زیرتون خیلی مشخصه.
بعد هم سرم رو عقب آوردم.ایشون یقه لباسش رو کاملا درست کرد .ایستگاه بعد پیاده شد.خانمی محجبه کنارم نشست و ازم پرسید :چی بهش گفتید؟من از وقتی دیدمش ،اعصابم به هم ریخته بود!
حتما خیلی حرف خوبی بهش زدید که قبول کرد و دعوا نشد!
گفتم عزیزم من فقط گفتم یقه لباستون خراب شده یعنی طوری گفتم که انگار خودش متوجه نبوده و سهوا اینجوری شده.
گفت من خادم حرم هستم . می ترسم تذکر بدم،درگیری بشه.
گفتم شما الان دعوا و درگیری دیدید؟
شما گفتید اعصابتون خورد شده یعنی براتون مهم هست پس بیایید امر به معروف رو آموزش ببینید.یک برگه استاد تقوی و یک برگه پویش سفیران بهش دادم.
دوستان هر چه در توانتون هست باید آمربه معروف زیاد کنیم.
خانم های رو به رو و پشت سرمون،همه محجبه بودند،با صدای بلندتر گفتم اگر همه این بانوان محجبه تذکر بدن ،بی حجابی جمع میشه...
#حجاب_عفت_اعتماد
#غیرت_خوشبختی_اقتدار
#امام_زمان
@drnyazmnd