همیشه توبه شکستم، ولی زمان دادی میان ساحل اَمنت به من امان دادی رفیق‌هام، زمینم زدند، اما تو به بالهای زمین خورده آسمان دادی بساطِ نوکری‌ام را به هم نزن دیگر خودت جوازِ گدایی به این دکان دادی چقدر زار زدم، التماس‌ها کردم ولی براتِ حرم را به دیگران دادی سلام دادم و دادم به باد، تا برسد و در جواب، تو هم پرچمی تکان دادی نبود، لایق این حرف‌ها، ولـی آخر به چشمِ غرقِ گناهم حرم نشان دادی : همه ی فخر من این است که باشم حَرَمَت من و هـزار حـرف نگفته داریم صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام