#دلنوشته
🌸 زینب سلیمانی 🌸
حسین آقای پورجعفری🌺
کسی که بابا هر وقت میخواست وصفش را برای ما بکند یک جمله میگفت: مثل پروانه دور من میگردد...😊
🌹مگر میشود تو را از یاد ببریم وقتی ما نبودیم کنار بابا، شما به قول خود بابا همانطور که پدر دور فرزندش میگردد حسین پور جعفری دور من میگردد.❤️
شبها تا زمانیکه مطمئن نمیشدی بابا خوابیده نمیخوابیدی🙂 و صبحها قبل از بابا بیدار میشدی و دم در اتاق مینشستی.
همیشه جیبهایت پر بود از کشمش و توت خشک😊 قدم به قدم از ترس گرسنهماندن فرماندهات، یارت، دست در جیب میکردی و در دهانش میگذاشتی.☺️
چگونه میتوان از تو یاد نکرد😔 وقتی -با تمام اینکه میدانستی همسرت در اوج احتیاجش به تو هست- بابا ما را واسطه کند در سفر آخر -که برگشتی نداشت- بگوید حسین را منصرف کنید با من نیاید.😭
با گفتن این جملهی ما به تو رنگ رخسارت دیدن داشت. ما را حلال کن که عشقت را نفهمیدیم فقط جوابت را شنیدیم که گفتی: یعنی من حاجی را وسط بیابان تنها بگذارم...!!؟😭
کاش بودی سراغ بابا را از تو میگرفتیم😞 تو هیچ وقت ما را بیجواب نگذاشتی
سلام مان را به بابا برسان
سفر به سلامت🌺
#زینب_سلیمانی
💯پیشنهاد عضويت
❤️❤️👇👇👇
╔═. ♡♡♡.════♡══╗
@ebrahim_navid_delha
@ebrahim_navid_beheshti
╚═══♡═══. ♡♡♡.═╝
♡
#انتشاربادرج_لینک_مجازاست♡👆