「❤️📚」
#قسمتبیستونهم🌸
#نمایشنامهشهیدلاکچری😎
/پــــــــــدرانه/🌱
بابک: سلام بابا خوبی؟😍
پدر: سلام پسرم شکرخدا تو خوبی؟؟
کجایی؟؟🤔
بابک: اومدیم دمشق پابوس خانوم
زینب(س)😊
پدر: خوش به سعادتت.خیلی
مواظب خودت باش..
بابک: شما کجایی؟؟🧐
پدر: من از تهران داشتم برمیگشتم رشت که به
مشهد برم،موفق به دیدار وزیر شدم پس از توافق
با خودش و معاونش تصمیم بر این شد که مدیریت
یکی از مجموعههای وزارتخانهها تو مشهد به
عهده بگیرم،بابک جانخداراشکر دعاهایی که
در حق پدر کردی مستجاب شد🤲🏻و هفته آینده
برای معارفه به مشهدمقدس میروم✨
بابک: بابا از هواپیما پیاده شدی مستقیم
برو حرم از طرف من دو رکعت نماز بخون
برام خیلی دعا کن🥀
پدر: پسرم.. عزیزم، قربونت بشم☺️
تو باید برای ما دعا کنی😭
بابک جان تو پیش خدا پاکتری،تو این غریبی
حضرت زینبو رقیه به شام رفتی تا اونا احساس
غریبی نکنند پس تو باید دعامون کنی چون دعای
تو زودتر مستجاب میشه📿🤲🏻
بابک: بابا..؟😞
پدر: جانم پسرم؟
بابک: از دوستای شهیدت بخواه که
شفاعت منو بکنن😔
پدر: (با بغض)دعاگوت هستم سر نماز
مواظب خودت باش☺️
بابک: چشم
پدر: بابک جان من برم خدا به همراهت باشه پسرم
بابک: خداحافظ.دعا یادت نره🌸
❣ادامه دارد...
همراهمون باشید😉😍
#شهیدبابکنوریهریس🦋••
.