💠یک روز ابراهیم را دیدم که با عـصای زیر بغل در کـوچه راه میرفت چند دفعـهای به آسمان نگاه کرد و سـرش را پایین انداخت، رفتم جلو و پرسیدم:چیزی شده آقا ابرام اول جـواب نمـیداد
ولـی با اصـرار من گـفت:
"هـر روز تا ایـن مـوقـع حـداقل یکی از بنـدههای خـدا به ما مراجعه میکرد و هر طـور شده بود مشـکلش رو حـل مـیکردیم.
اما امـروز از صبـح تا حالا کسـی به مـن مراجـعه نکـرده. مـیترسم نکـنه کاری کـرده باشم کـه خدا توفیق خـدمت رو از من گرفته باشه".
📚سلام بر ابراهیم۱ صفحه ۱۶۶
🔊شما رسانه شهدا باشید
🔰علمدار کمیل
شهید ابراهیم هادی ↙️
@ebrahim_hadiedelha
༻⃘⃕❀༅⊹━┅┄༻⃘⃕❀