🔹روایت آبان🔹
بولوار سجاد _ساعت حدود ۱۸ _ آبان ماه _هزاروچهارصد و یک
از چهارراه خیام به طرف بولوار سجاد مسیرم را انتخاب می کنم. دختر خانمی حدود 20 ساله با لباس شیک و بدون روسری و کمی مضطرب در تاریکی قسمتی از پیاده رو مرتب پشت سرش را نگاه می کند.
چند قدم مانده به چهارراه خیام، شال دور گردن را برداشت خیلی عالی حجاب کرد و رفت.
هوا سردتر از شب های قبل پاییز است. کمی بعد چند دختر خانم و خانمی میانسال با حجاب در حال رفتن بودند. جلوتر پاساژها ومجتمع های تجاری در دو طرف بولوار سجاد شروع می شود.
مشتری ها چرخی می زنند، نگاه می کنند، حرف می زنند و چانه زنی هم مرسوم است. لوکس فروش ها خلوت ترند. لباس فروش ها به نسبت بیشتر مشتری دارند.
مجتمع های هر دو طرف تقریبا خلوت است. انتظارم این بود بدون روسری ها در اکثریت باشند. بدون روسری های که حتی شال نداشتند در حدود 5 نفر بودند.
اما بدون روسری هایی که خیلی تقیدی به حجاب کامل نداشتند حدود 23 نفر. حدود را می گویم چون برخی بلاتکلیف بودند. اگر روسری شان می افتاد در حد 5 دقیقه مثلا حواسشان پرت بود و نفهمیده بودند، روسری ندارند.
محجبه ها تعدادشان قطعا بیشتر بود، آن قدر که شمارش آنها سخت بود.
بدون روسری ها تک نفری مضطرب تر و با هر بار که مجتمع را عوض می کردند اطراف را خیابان را هم خوب می پاییدند.
اما بدون روسری های گروهی با اعتماد به نفس، احساس نشاط و آزادشدگی داشتند.
🔹🔹 میدان جانباز به سمت بولوار جانباز ساعت ۲۲
بدون روسری ها حدود 15 نفر، جوان تر جسورتر و خنده کنان.
یک گروه موسیقی سه نفره در پیاده رو ارکست اعتراضی داشتند. ناله و شیون خواننده هم حس ترحم را بر می انگیخت و هم احساساتی ها را مجاب می کرد تا 50 هزار تومان هم کمک کنند.
چند دختر خانم بدون روسری دوری می زدند و به تکرار کمکشان می کردند.
امشب از شب های پیشین سردتر است. بدون روسری ها احساس خوبی دارند، گروه های حداکثر 3 نفره بودند. در گروه های 5 نفره هنوز یک نفرشان روسری وحجاب کامل بود.
چند پاره گی فرهنگی کاملا مشهود است.
جوان تر های بدون روسری نسبت به چهره مردان مذهبی واکنش داشتند. میان سال ها واکنشی نداشتند. بدون روسری ها خانوادگی نبودند، گروه های مجردی تشکیل داده بودند.
اما محجبه ها خانواده بودند. هر چند حجاب کامل نداشتند. پوششان عرفی بود.
🔹🔹 حدفاصل تقی آباد تا احمد آباد/ ساعت 18/ آبان ماه
بدون روسری ها گروهی شان بیشتر از فردی است.
تقریبا هیچ ویترینی را نمی بینند. محجبه ها و مردها هم واکنشی ندارند. مردمی که از شهرستانی ها که برای درمان به بیمارستان قائم آمده بودند، واکنش نگاه طولانی مدت به بدون روسری ها داشتند. باهم پچ پچ می کنند. گاهی برمی گردند و با چشم بی روسری ها را تعقیب می کنند.
تعداد بدون روسری ها در محدوده پیاده روی خیابان بهشت تا پاستور بیش از 50 نفر است و البته مرتب بدون ورود به مجتمع ها در رفت و آمدند. حدود یکساعت در پیاده رو بودم.
پانوشت:
اول: مشاهده شخصی من در ساعات مختلف و در شب های متفاوت در فاصله 10روز اول آبان ماه است. بنابراین قابل تعمیم نیست و قطعا قابل نقض است.
دوم: بدون روسری ها همه در یک سطح نیستند. پژوهشی لازم است تا بین آنها تفکیک شود و برنامه ها و اقدامات متنوع طرح ریزی و اجرا شود.
سوم: مشاهدات من بیشتر بر واکنش ها به روسری دارها، محجبه ها و مردها متمرکز بوده است.
چهارم: این که برخوردها باید در یک سطح باشد قطعا جواب نخواهد داد، چه بسا در گونه بندی کسانی که لجاجت دارند، اصرار به لجاجت خواهند داشت.
گونه بندی:
گروهی که شال نداشتند و بی روسری بودند، تعدادشان انگشت شمار بود.
احتمالا این گروه قصدشان همراه کردن مرددهاست.
گروهی که شال دور گردن دارند هنوز به نتیجه نگاه می کنند که آیا در اکثریت قرار خواهند گرفت و مجازات های اجتماعی را نخواهند داشت. بنابراین بستگی به نوع مدیریت فرهنگی و اجتماعی دارد.
گروهی که روسری دارند اما پشت گوششان است. یعنی به فضا و پیرامون نگاه می کنند.
@ebrahimimahdi