(هر روز یک داستان از زندگی پیامبران علیه السلام از ادم تا خاتم) : ✍اصحاب کشتی پس از پنج ماه بار دیگر بر خاک زمین قدم نهادند.زمینی که هیچ شباهتی به پنج ماه پیش نداشت. هزار و صد و پنجاه سال شکنجه،تحریم اقتصادی و اجتماعی، تهدید و تحقیر عاقبت به پایان رسید.دیگر هیچ اثری از کافران و ظالمان باقی نمانده بود. خداوند منان به همه وعده های خود عمل کرد و اینک وارثان زمین با چشمان اشک آلود از کشتی پیاده می شدند تا جهان دیگری را بسازند.اینان پیشگامان تمدن نوین جهانی بودند.تمدنی توحیدی با رهبری ولی معصوم. 💫آن روز شاید شبیه ترین روز تاریخ بشر به روز خلقت حضرت آدم بود.ملائک این بار دور فرزندان آدم حلقه زدند و بار دیگر کائنات بر آدمیان سجده کرد و خداوند به خلقت خود احسنت گفت. 🔥اما...  ⚡️اما دقیقا مانند آن روز ابلیس کمی آن سو تر شاهد ماجرا بود.او چهره تک تک یاران نوح را با نگاه نافذ خود برانداز می کرد. آنها را خوب می شناخت.بهتر از پدرها و مادرهایشان.سالها شب و روز خود را وقف کرده بود تا بر دل های استوارشان نفوذ کند و هر بار سرش به سنگ خورده بود.اما ابلیس کسی نبود که دست از سر اولاد آدم بردارد. 🚢او حتی در دوران کشتی نشینی هم بی کار ننشسته بود.روزی با شیطنت های خود موجب شد تا حام و یافث با پدر خود به گونه ای شوخی کنند که موجب هتک حرمت ایشان گردد.برادرشان سام(ع) از این واقعه سخت عصبانی شد و ایشان را مورد عتاب قرار داد.سام با این رفتار خود نشان داد که همان بزرگ مردی است که باید وصی و جانشین پدر خود بر عالمیان باشد.۱ ⛓شیطان به نسل حام و یافث امیدوار بود. گاهی اوقات مهم نیست که گناه کوچک باشد یا بزرگ.مهم این است که گناه باشد.گناه به ظاهر کوچک فرزندان نوح می توانست نوید قابیلی دیگر باشد. حتی اگر چند نسلی به طول بینجامد. اینک این فرزندان آدم بودند و بار سنگین ولایت عهدی خداوند. 📚منابع: ۱)طبرسی،مجمع البيان،ج4،ص435؛مجلسی،بحار الانوار،ج11،ص 292؛ یعقوبی،تاریخ اليعقوبی،ج1، ص 15 🎁