یه جا دیگم دلم رفت
🔸یه جا دیگم برا دل سوزوندن، دست باباشونو میگرفتن و میومدن کنار خرابه…
🔹دختر 3 ساله رو نشون میدادن
میگفتن این بابای منه
تو که بابا نداری
😭😭😭😭😭
🍂آروم بگم بابا، چون عمه بیداره
🍂این زخم رو پلکم، سوغات بازاره
🍃بازار کدوم بازار، با سنگ و چوب رفتیم
🍃اون چند قدم راهُ، صبح تا غروب رفتیم
🔥از بس صدا زدم، دیگه گرفت صدام
🔥مثل قدیم بیا، قصه بگو برام
♨️از قصه ی سرت، از زخم پیکرت
♨️قصه بگو برام، از وضع حنجرت
#چه_نامرتب_بریدن_سر_تو
😭😭
👈از فرو رفتگیه خار، بدم می آید
👈از مکافات و از اشرار، بدم می آید
💎دختری را به خرابات،مکانش ندهید
💎من از این نحوه ی رفتار، بدم می ٱید
🔅و من از شانه زدن، خاطره ی بد دارم
🔅به خدا از ته بازار بدم می آید
#حسیـــــن
🔘حالا بابارو بعد ده ها روز دیده
دلتنگی امانشو بریده
♻️حتما خبر داری، افتادم از ناقه
♻️دیگه نگم چی شد، گوشم هنوز داغِ
✅دستا که رفت بالا،چشمامو میبستم
✅بابا بگو آیا،من خارجی هستم؟؟!!
☑️با دستاشون نشونمون میدادن میگفتن اینا خارجین
😭😭😭😭😭
✔️مهمونی بردنم، از اون شبم نپرس
🔲انقده مارو نگه داشتن مجلسشونو تزیین کنن
🔲مهموناشونو دعوت کردن
🔲تا وارد شدیم دیدیم یه عده مست بی حیا
یه عده نامرد
🔲یه عده چشم هیز
🔰هم پرم درد میکند بابا
🔰هم سرم درد میکند بابا
🔰کمرم درد میکند بابا
🔰جگرم درد میکند بابا
❇️بی حیا هم به من لگد میزد
❇️هم به تو حرف های بد میزد
✴️دوسه تا مردمست بابایی
✴️تازیانه به دست بابایی
✴️صورتم کوچک است بابایی
✴️همه جایم شکست بابایی
زن غساله اومد، گفت من این بدنو غسل نمیدم
😭😭😭😭
🍀امشب میزنم در خونه ی حسینُ، ایکاش که واکنه درُ برام رقیه
☘چند وقته که قلبم میگیره بهونه، من از تو فقط یه کربلا میخوام رقیه
🍀رو هر دلی یه قیمتیو میزارن، بر روی دلم نوشته یک کلام رقیه
🌺رقیه،،، دختر شاه عالمینه
🌺رقیه،،، کلید بین الحرمینه#کانال_تخصصی_روضه#حاج_عباس_طهماسب_پور#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها