.
#نوحه_شهادت
#امام_عسکری ( علیه السلام )
#حاج_سید_مهدی_میرداماد
واویلتا واویلتا ،
شد سامرا ، کربُبَلا
رسیده عُمرم به سَر
شهیدِ زهرِ کینه ام
یه عمر تو زندان بودم
حالا می سوزه سینه ام
دیگه از دنیا سیرم
طِبابت خیلی دیره
سرم دیگه شده سنگین
چشام سیاهی میره
کسی غیر این
طفلِ چهار ساله ام
نبود پیش من
دَمِ آخرم ...
تویِ سامرا
بی کس و یاورم
شبیه غریبیِ مادرم ..
خدا راشکر ، صورت امام عسکری ، زخمی نداشت .. خدا راشکر ، صورت سالم بود ، زَهر درونُ پاره پاره کرده بود .. وگرنه سخت بود برا امام زمان سرِ خونی بغل کنه .. آخه بچه ی چهار پنج ساله مگه چقدر دل داره …؟ الله اکبر .. وقتی سر بریده رو بغل کرد ، یه نگاه کرد دید این لبها پاره پاره است ... پیشونی شکسته اس … رگها بریده اس … حسین …
کسی غیر این
طفلِ چهار ساله ام
نبود پیش من
دَمِ آخرم ...
تویِ سامرا
بی کس و یاورم
شبیه غریبیِ مادرم ..
واویلتا ، واویلتا ،
شد سامرا ، کربُبَلا
میونه حجره تنها
روی خاکا افتادم
در و همسایه حتی
نرسید به فریادم
یکی نیست بگه اینجا
یکی داره میمیره
میخوام پاشم از جامو
دیدم پهلو میگیره
من از داغِ مادر
جزع می کنم
توو حجره
صدای در که میاد
لبام از عطش
تا ترک میخوره
می اُفتم به یاد جدم زیاد ..
واویلتا ، واویلتا ،
شد سامرا ، کربُبَلا
غریبم اما بازم
یه آقازاده دارم
سرم رو رو زانویِ
آقازاده م میزارم
ولی بسوزه دلها
برایِ کربُبَلا …
واسه اون لحظه ای که
چشمشُ باز کرد ...آخ کسی اومد سرشو بغل کنه ؟.. نه … ! یه نگاه کرد دید « اَلشِّمرُ جالِسٌ عَلى صَدرِكَ » … ای حسین …
.👇