. جانِ ناقابلی که من دارم، بفدای تو سیدی مولا کی بریزد ز حنجرم خونم، پیش پای تو سیدی مولا ای همه آرزوی دیرینم، با تو تکمیل می‌شود دینم بی وِلای تو مرده اَم سوگند، به وِلای تو سیدی مولا هنرِ عاشقی دفاع از توست، بی دفاع از تو عشق بی معناست آری این درس را گرفتم از، کشته های تو سیدی مولا کشته ها خواهد اشکِ چشمانت، دردها دارد آهِ سوزانت می‌رسد روزِ عید قربانت، با لقای تو سیدی مولا گر نگردد فدای تو شیعه، نشود همصدای تو شیعه اصل خود را به باد خواهد داد، آشنای تو سیدی مولا آنکه آتش کشد به قرآنها، یا اهانت کند به ایمانها رحم کی میکند به عمّامه، یا عبای تو سیدی مولا داعشی های این وطن امروز، نسلِ اِبنِ زیادها باشند شمر و خولی و حرمله هستند، خصم های تو سیدی مولا ما ولی با تو هم قسم هستیم، سرِ عهدی که با شما بستیم نسل سلمان و هم سلیمانیست، همصدای تو سیدی مولا می‌رویم ای سلاله ی زهرا، راه طهرانیِ مقدم را انتقام از یهود میگیریم، به وَلای تو سیدی مولا به پیمبر به حیدرِ کرار، نشود روزِ واقعه تکرار امتی هست راهیِ راهِ کربلای تو سیدی مولا کربلای ترا اسارت نیست، بهرِ ناموسِ تو جسارت نیست هست آنروز مادرت زهرا، مقتدای تو سیدی مولا از نسیمِ سحر خبر آید، کز حرم منجیِ بشر آید کعبه در انتظارِ دیدار و خطبه های تو سیدی مولا ✍ ‌.