. خلّصنی یاالله کنج زندان بلا پیر شدم خسته از این غل و زنجیر شدم دیگه از زندگیم سیر شدم خلّصنی یاالله همه تنم زخون رنگ شده برا معصومه دلم تنگ شده برا معصومه دلم تنگ شده زیر غل جامعه/ شکسته استخون پام منم مثه مادرم / مرگم و از خدا میخوام یا باب الحوائج / یا موسی بن جعفر ...... خلّصنی یاالله سلسله به گردنم جا انداخت تازیونه منو از پا انداخت باز من و به یاد زهرا انداخت خلّصنی یاالله بر رخم جای کبودی مونده جای دست این یهودی مونده جای دست این یهودی مونده سیلی و شلاق او / سفره افطارمه کاش دیگه ناسزا نگه / به مادرم فاطمه یا باب الحوائج / یا موسی بن جعفر ....... خلّصنی یاالله مونسم فقط غل و زنجیره این سیه چال چقد دلگیره به خدا هی نفسم میگیره خلّصنی یاالله دیگه موقع دعا می‌افتم با صورت روی خاکا می‌افتم هی به یاد کربلا می‌افتم قعر سیه چال کجا/ گودی گودال کجا این تن بی حال کجا/ آن تن پامال کجا وای حسین به کربلا وای حسین به کربلا ...... ✍ 👇