در بقیع قبر حسن آوار شد هر چه شد بین در و دیوار شد آسمان شهر یثرب تار شد هر چه شد بین در و دیوار شد صحنه اینجا کمتر از جنت نبود بشکند دستی که ویرانش نمود چشم اهل بیت گوهر بار شد هر چه شد بین در و دیوار شد اونی که همه رو میکشه اینه قبر فرزندان زهرا شد خراب روزها تابد بر آنها افتاد بیت الاحزان قصه اش تکرار شد هر چه شد بین در و دیوار شد اشک خون می ریزد از چشم ترم مثل مادر شد حسن هم بی حرم تربتش بی خادم و زوار شد هر چه شد بین در و دیوار شد آن بقیعه با صفا یادش بخیر آن ضریح دلربا یادش بخیر از جفا پامال آن گلزار شد هر چه شد بین در و دیوار شد چادر مادر اگر خاکی نبود این چنین قبر پسر خاکی نبود هر چه بر آل نبی آزار شد هر چه شد بین در و دیوار شد با همان دستی که زهرا را زدند شعله بر کاشانه ی مولا زدند قبر فرزندانشان آوار شد هر چه شد بین در و دیوار شد در همین جا نیمه ی شبها علی ناله میزد از غم زهرا علی بعد زهرا بی کس و بی یار شد هر چه شد بین در و دیوار شد گر نمی شد کشته محسن پشت در اصغری در خون نمی زد بال و پر تیر کین هم دست با مسمار شد هر چه شد بین در و دیوار شد پای زهرا باز شد در کوچه ها بسته شد دستهای زینب از جفا از همین جا راهیه بازار شد هر چه شد بین در و دیوار شد آن مردمان از حرمت کوثر گذشتند در روی زهرا بود و از آن در گذشتند ای ای ای ای ....