تا بهار نام او بر قلبمان گل می زند
از حریمش روح مان تا آسمان پل می زند
او به لطفش قلبها را آسمانی می کند
بر گدایانِ حریمش مهربانی می کند
یارضا(ع)گفتن به ما شوری خدایی می دهد
قلبهامان را ز هر دردی رهایی می دهد
خوش به حالت زائر آقا علی موسی الرضا(ع)
کرده ارزانی به تو اینجا بهشتش را خدا
این بهشتِ عاشقان و پاکبازان مشهد است
هر که اینجا آمده مشمولِ لطفِ بی حد است
گنبد و گلدسته ها و صحن هایش با صفاست
در همه آیینه هایش منعکس نور خداست
خادمانش را ببین دلهایشان مست رضاست
بر سرِ آنان همیشه،هرنفس دستِ رضاست
خادمانش جان خود قربانیِ او می کنند
با مُژه گرد و غبار از صحن جارو می کنند
نام خادم گفتم و از گفتنش بغضم شکست
باز جام قلبهای ما به سنگ غم شکست
نامِ خادم گفتم و آمد به یادم آن عزیز
آن رئیسی که نشد دلبسته و پابستِ میز
رفت بین مردم و از میز و مسند دور شد
چون رجایی او شهیدِ دیگرِ جمهور شد
گر چه طولِ مدتِ خدمت بر او کوتاه بود
لحظه هایش وقف در خدمت به خلق الله بود
از رضاجان هدیه ی یک عمر خدمت را گرفت
از کفِ مولایِ خود جامِ شهادت را گرفت
شد شهید و کرد مولایش بر او آغوش وا
اینچنین دارد هوایِ خادمانش را رضا(ع)
بعد عمری خدمت و بی خوابی و رنج و اِلَم
عاقبت آرام شد او در جوار این حرم
بعد از این بی خوابی اش یک خواب راحت می کند
از پسِ این خستگی ها استراحت می کند
با حضور پرشکوه امتش تشییع شد
در کمالِ احترام آن محترم تودیع شد
آه گفتم احترام و یاد آمد پیکری.....
بسته نعل تازه بر جمع ستورش لشکری...
احمد رفیعی وردنجانی
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها