. کربلایی محمد حسین حدادیان _________________ بند اول . بی نور ولایتت بشر گمراه است در آینه ی زمان اسیر آه است فریاد علی علیِ تو در کوچه احیاگر لا اله الا الله است فاطمه جان فاطمه جان(۴) بند دوم . در سینه فرو نمیبرد آهش را تنها نگذاشته است همراهش را در کوچه ی بی کسی شنیدند همه فریاد توکلت علی اللهش را در اوج شکسته قامتی یا زهرا کردی تو به پا قیامتی یا زهرا دست تو شکست و مشت تو باز نشد تو اسوه ی استقامتی یا زهرا فاطمه جان فاطمه جان(۴) بند سوم . هر چند که حق غریب و تنها مانده امروز دهان صبر هم وا مانده در دست شکسته ی تو بین کوچه یک تکه ز پیراهن مولا مانده در هُرم نگاه تو خروش آه است آه تو چراغ روشن این راه است بر سینه ی تاریخ به خون حک کردی در هر دو جهان علی ولی الله .👇