هدایت شده از مسیر عفافگرایی
#عفت_در_خیال شیخ رجبعلی خیاط تعریف می کرد: در بازار بودم که #اندیشه_مكروهی در #ذهنم گذشت. سریع #استغفار كردم و به راهم ادامه دادم.! قدری جلوتر شترهایی قطار وار از كنارم می‌گذشتند... ناگاه یكی از شترها لگدی انداخت كه اگر خود را كنار نمی‌كشیدم، خطرناك بود. به مسجد رفتم و فكر می‌كردم همه چیز حساب دارد. این لگد شتر چه بود؟! در عالم معنا گفتند: شیخ رجبعلی! آن لگد #نتیجه آن #فكری بود كه كردی! گفتم: اما من كه خطایی ‌انجام ‌ندادم! گفتند: لگد شتر هم كه به تو نخورد! #اثر_کارهای ما در عوالم جریان دارد، حتی یک #تفکر_منفی می تواند #تأثیری_منفی ایجاد کند... https://eitaa.com/umefafgaraei