هـستـیـم ما گـدای امـامـان بی‌حـرم پـایـنـده از دعـای امـامـان بی‌حـرم شـوق کـبـوتر دل ما شـیـعـیان شده پـرواز در هـوای امـامـان بی‌حـرم شکر خدا که روزیِ خود را گرفته‌ایم از سـفـرۀ عـطـای امامـان بی‌حـرم پُـر می‌شود ز هـیـزم دوزخ مسلّـماً قلبی که نیست جای امامان بی‌حرم ما از حساب روز قیامت رها شویم بـا یک نـخ عـبـای امامـان بی‌حرم شد منصب حقیقی هر شیعه نوکر و گـریـه‌کـنِ عـزای امـامـان بی‌حـرم اینان شهید کینه و زهـر جـفـا شدند جـان‌هـای ما فـدای امامـان بی‌حرم در زندگی غریب و پس از مرگ هم غریب کم نیست غُصّه‌های امامان بی‌حرم نه سایبان، نه صحن و سرا و نه خادمی غـم گـشـته آشـنـای امامـان بی‌حرم دل‌های ما به کوری آل سعود پست شد صحن با صفای امامان بی‌حرم گویا خـراب شد حرم با صفـایـشان تا دل شـود سـرای امـامان بی‌حرم ایوان طلا و صحن وضریحی میان قلب شد سـاخـتـه بـرای امـامان بی‌حرم