چند مغالطه در بحث نیاز بشر به دین
✍️مصطفی ملکیان:
🔹دین نیز از مخترعاتِ انسان است. منظور از مخترع بودن دین، جعلی بودن آن نیست؛ بلکه بدین معناست که مثل خط و زبان میماند، تا بشر به دین، احساس نیاز نکند، دین بهوجود نمیآید یا اگر هم بهوجود آمد، زمانیکه به آن احساس نیاز نکنند، از بین خواهد رفت. البته اینکه دین از مقولۀ مخترعات است، هیچ وهنی برای دین بهحساب نمیآید. اگر مخترع بودن زبان، برای زبان وهن است؛ پس مخترع بودن دین نیز برای دین، باید وهن بهحساب آید، آن نیست و بهتبع این هم نیست.
🔹لذا تا هر مرحله، از مراحل تاریخ که دین وجود دارد، باید بفهمید هنوز بشر به دین، احتیاج دارد. همانطور دربارۀ خط، تا وقتی در جهان هست، باید یقین کنید بشر به خط احتیاج دارد و از غیر از خط، آن احتیاج، برآوردهشدنی نیست. تا وقتی هم که دین وجود دارد، بدانید نیازی هست که آن نیاز هنوز هم از دین برآورده میشود. یعنی اولاً نیازی هست که دین آنرا برمیآورد و ثانیاً هیچ پدیدۀ دیگری آن نیاز را مثل دین برآورده نمیکند. وگرنه دلیل نداشت دین وجود پیدا بکند و به وجود خود ادامه بدهد.
❇️ تأثیر دین بر منش آدمی | جلسۀ اول
نقددیدگاه آقای ملکیان
فنایی اشکوری:
✍️اولا: اینکه دین از مخترعات انسان است یک مدعا و یک نظر است که در اینجا بدون هیج توجیهی قطعی و مسلم فرض شده است. دست کم در اینجا دلیلی برای آن ذکر نشده است. نظر مقابل که نظر خود دینداران است این است که دین حق اختراع انسان نیست، بلکه تشریع خداوند است. شمااین نظر را ابطال نکردید و صرفا عقیده خود را به صورت اصلی مسلم بیان کردید. بنابراین اصل مدعا بی پایه و اثبات نشده است.
📌ثانیا : قیاس دین به خط و زبان قیاس مع الفارق است. خط و زبان اموری انشایی و قرار دادی هستند و ادعای کشف و بیان واقع (truth claim) ندارند، برخلاف دین که مدعی بیان حقیقت است. از این نظر دین مثل علم و فلسفه است که مدعی بیان واقع است، نه صرفا امری قراردادی یا ابزاری برای رفع نیازی مثل زبان و خط.
📌ثالثا :وجودداشتن چیزی دلیل معتبری برای نیاز به آن نیست. مواد مخدر هم وجود دارد، ظلم و ستم هم در تاریخ بشر همواره بوده است، خرافات هم همیشه بوده است، اما بشر به آن ها نیاز ندارد؛ بلکه صلاح بشر در این است که آنها نباشند. بین خواسته و نیاز فرق است. بسیار رخ می دهد که فرد یا جمعی چیزی را می خواهد و آن را تولید می کند و بدست می آورد، اما در واقع نیازی به آن ندارد، بلکه ای بسا برایش مضر هم باشد، مانند همان مواد مخدر. البته بشر به دین نیاز دارد و دین هم وجود خواهد داشت، اما صرف وجود داشتنش دلیل و نشان نیاز بشر نیست. از نگاه خود ادیان الهی بشر به دین نیازمند است و سعادتش در گرو دینداری است، چه به این نیاز توجه داشته باشد و به آن ترتیب اثر بدهد چه از آن غافل باشد و یا حتی آن را انکار کند و با آن بستیزد. دیدگاه دینی این است که خداوند دین را برای پاسخ به نیاز حقیقی بشر ارسال کرده است، چنانکه رزق مورد نیاز برای حیات بشر را خلق کرده است.
📌رابعا: اگر دیدیم بشر به چیزی نیاز دارد و آن چیز هم وجود دارد، نمی توانیم نتیجه بگیریم که لزوما بشر خود آن را اختراع کرده است. بشر به آب و هوا هم نیاز دارد و آنها هم وجود دارند، اما میدانیم که بشر آب و هوا را خلق نکرده است، چنانکه برخی از نیازمندی هایش را هم خود اختراع کرده است مانند تمام مصنوعاتی که از آن استفاده می کنیم. پس برای اینکه بدانیم چیزی مصنوع انسان است یا نیست صرف وجود داشتن آن چیز و نیاز داشتن کافی نیست. دلیلی دیگری لازم است.
📌خامسا: اعراض بشر از چیزی و از بین رفتن چیزی لزوما دلیلی بر آن نیست که بشر به آن نیاز ندارد. بشر ممکن است از روی جهل و یا هوای نفس چیزی را که سخت به آن نیازمند است کنار نهد. اعراض از چیزی حداکثر می تواند دلیلی باشد بر عدم احساس نیاز به آن چیز. و می دانیم که فرق است بین عدم احساس نیاز به چیزی و نیاز نداشتن به آن چیز. یک کودک بیمار ممکن است احساس نیاز به مصرف یک داروی تلخ را نداشته باشد و از آن بیزار باشد، اما ممکن است شدیدا به آن دارو نیازمند باشد و حیاتش وابسته به مصرف آن دارو باشد.
#معارف_اعتقادی👇🌷
https://eitaa.com/ehyakalam