🍃✨⚘🍃⚘﷽⚘🍃⚘✨🍃
❀✵نـیــایـــش بــا خــ♡ــدا✵❀
بہ خـط پایان ڪه نزدیک میشویـم
تعارضی عظیم قلبمان را گرفتار میکند
شـوق تجربه قنوتهایی ڪه هر کدامشان
سفری بلند بہ آسمـان تـو را رقـم میزند
یا غـم از دست دادن سحرهائی ڪه
بینظیرترين فرصتهای هم آغوشی
با تـو بودهانـد
دلـم برایت تنگ میشـود خـدا
برای لحظههایی ڪه هیـچ صدایی
جز نجـوای دعـای سحـر
از خانههای اهـل زمیـن بالا نمیرفت
برای لحظههائی ڪه
چراغهای روشـن خانههـای همسایه
شوق بیدار ماندن را در دلم بیشتر میکرد
برای لحظههایی ڪه با هر کدام
از نـامهای تـو، قنـوت میگرفتـم
و با تکرار مکررشان، بوسـههای
مـداوم تـو را احسـاس میکردم
دلـم برایت تنگ میشـود خـدا
تـو همان لذت شیرین لحظه افطارم بودهای
ڪه در اولین جرعه آب تجربهاش میکردم
تـو همـان احساس خالی شدنـم
در لابلای العفـوهای شبانـهام بـودی
ڪه تمـام جان مـرا با آرامشی عظیـم
احاطـه میکردی
دلـم برایت تنگ میشـود خـدا
نمیدانـم تـا رمضـان دیگر
چه برایـم مقـدر کردهای؟
امـا بگذار سهـم من از این رمضـان
همیـن سجاده خیسی باشـد
ڪه در همه طول سال نمناک باقی بماند
بگذار تمـام ارثیـهام از سحرهایش
همین قنوتهایی باشـد، ڪه تا رمضـان دیگر
حتی یک سحـر نیز از ادراکش جا نمانـم
بگذار خالی شدنم را تا رمضـان دیگر
بہ کوله باری سیـاه تبدیل نکنـم
تصـور جمع شدن سفـرهات دلم را میلرزاند
رمضـان میرود
و مـن میمانـم و یک دنیـای شلـوغ
میترسـم دوباره دستـان تـو را
در شلـوغ بـازار دنیـا گـم کنـم
وای دلـم برایت تنگ میشـود خـدا
میشود در میان دلـم چنـان لانه کنی
ڪه تـرس نداشتنت پشتـم را نلرزاند؟
میشود همیشـه بمـانی خـ♡ـدا
─┅─═इई🌸🌺🌸ईइ═─┅─
@eitaagarde ❤