سلام ای هستی ام،بعد از چهل شب
دوباره آمدم ، بهر ملاقات
توهم نشناختی من را برادر؟
ببین من زینبم، پیر و مکافات
چهل شب لحظه هایم را شمردم
چهل شب تلخ بوده طعم اوقات
مپرس از چین روی گونه هایم
که پیرم کرده شبهای خرابات
یواشی بینمان باشد نگویی
به عباس از منو بزم اهانات
خدارا شکر عباسم ندیده
جسارتهای در دروازه ساعات
برایت از سفر آورده ام من
به جای دخترت یک جامه سوغات
عدو بر روی اسب وما پیاده
نکردند هیچ اطفالت مراعات
حجابم معجری صد پاره اما
منو بی معجری؟ هیهات هیهات!
ولش کن من به اینجا نامَدَم تا
سر قبر تو بُگشایم شکایات
ببینم راستی زخمت چطور است؟
هنوزم سوز دارد زخم رگهات؟
پس از بزم شراب و خیزران من
چهل شب دیده ام کابوس لبهات
#آجرڪ_الله_یا_صاحب_زمان_عج🏴
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
@eitaagarde
👆❤👆❤