📝با جوانان دولت
✍️محمدمهدی میرزاییپور
تشكیل دولت سیزدهم زمینهساز ورود جوانان بسیاری به دولت شده است، از وزیر گرفته تا مدیر جزء، جوانانی عمدتاً تحصیلكرده و خوشنام، كه در مجموع میتوانند چهرهای باز و امیدوار به آینده برای دولت سیزدهم بسازند، مگر كه فراموش كنند در چه موقعیت نمادینی قرار دارند و چه انتظار خاصی از آنها میرود. این است كه لازم میدانیم این موقعیت نمادین را به دوستان و برادران خود یادآوری كنیم و امیدوار باشیم از این بابت، خود را پیوسته رویاروی مطالبهای عمومی از سوی جامعهی جوانان علم و سیاست ببینند.
دوستان عزیز شما در لحظهی خطیری به عرصه مدیریت كشور وارد شدهاید، متفاوت از همهی جوانگراییهای پیشین؛ نیاز دولت به شما نه از باب تجدید نفس در راهی است كه به درستی میرود، بلكه این راه خود نیازمند ترمیم و تصحیح است، این هم چیزی نیست كه با ابداع و ابتكارِ كور بشود به تحققش امیدی داشت، نیازمند تصمیم جازم و خردمندانه است، اما لازمهی چنین تصمیمی و چنان ترمیمی چیزی است كه امروز در دولت بس اندك داریم و ناگزیر باید آن را فراهم كنید: مشاركت. برنامهی نوسازی اقتصاد و سیاست ایران حتماً بایست برنامهای عمومی باشد تا به نتیجه برسد، وگرنه عزمهای شخصی شما در هم خواهد شكست و اصلاحات جزئیتان به عقبتر از قبل برخواهد گشت. بدون نیرویی كه برآمده از یك قبول عام باشد ره به جایی نمیبریم. كار اول و اصلی شما رقم زدن این قبول عام است، باید دید برای این درد شیرین چه درمانی میتوان یافت؟
رسیدن به یك قبول عام به ویژه در شرایط ما، نه محصول جانبی یك برنامهی موفق، بلكه لازمهی اصلی و پیشران چنان برنامهای است. برای ایجاد یك اجماع یا قبول عام بایست برنامهای ویژه غیر از برنامههای جاری و تخصصی حیطهی خودتان داشته باشید و حتماً داشته باشید. عرف چند سالهی سیاست ما این است كه چنین برنامهای را به رسانه و فضای مجازی بسپارند؛ رسانه و فضای مجازی بیاثر نیستند، اما اولاً اثری مقطعی و محدود دارند و ثانیاً از آنجا كه قبول عام را دست كم میگیرند و كارشان متضمن تحقیر مردمی است كه مخاطب خود میدانند، اشتباه زیاد میكنند و در بلند مدت به ضد اهداف اولیه میرسند. ایجاد یك قبول عام در حیطهی كاریتان بایست در قلب برنامهی شخص شما باشد. هر گامی از برنامهی شما، از ایده تا عمل بایست قابل اجماع باشد و به آن نزدیك شود، ولو در عمل نتوان چنین اجماعی را اثبات كرد. این، همانطور كه گفتم نیازمند یك برنامهی شخصی است و بیش از همه چیزی از شخص شما میطلبد.
مردم، در دستهبندیها و طبقات مختلف، که به هر طریق از تصمیم شما اثر میپذیرند احوالی دارند. آنها عمرشان را با دوران مدیریت شما تجربه میکنند. در عرف مدیران پرداختن به این احوال و روزگار چیزی جز اتلاف وقت نیست؛ اتلافی که مانع رسیدن مدیر به اهداف کلان و بزرگی که سیاست به او تکلیف کرده میشود. شما که به تحولی سریع میاندیشید احتمال بیشتری دارد که از این احوال صرف نظر کنید و به جای آن بخواهید به دستاوردهای حیطه تخصصیتان تکیه کنید. اما قرار گرفتن در معرض گفتگویی نزدیک و مجال دادن به دیگران برای بازگویی آنچه ابتدائاً پنهان میکنند و ظاهراً قابل عرض نیست برای شما هم فرصتی برای سخن گفتن باز میکند و چیزی برای گفتن پیشنهاد میدهد. شما هم در این لحظه، که البته به دشواری و با صرف حوصله بسیار بدست میآید، میتوانید مسائلتان را باز بگوئید و حال و روزگاری که در مسئولیتتان دارید را در میان بگذارید. حفظ فضا برای بیان عمومی مسائل مشترک، که ضرورت مدیریتی یکپارچه و هماهنگ است، از این طریق میسر است.
ادامه در 👇