اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم السلام علیک یا مولای یا ابا عبدالله الحسین علیه السلام باسلام وادب خدمت باسعادت عزيزان وتوفیق شناخت افکارواندیشه امام حسین علیه‌السلام وبهره مندی ازآموزه های نهضت عاشورا روز دوشنبه شمابزرگواران صاحبدل وبااخلاص همراه باسلامتی وعمرباعزت یاقاضی الحاجات فلسفه دستیابی به لایه‌های معرفتیِ قیام و خروج امام حسین علیه‌السلام از مکه به‌سوی کربلا اصل حج، معرفت به امام است اما برای دستیابی به لایه‌های معرفتیِ قیام و خروج امام حسین علیه‌السلام از مکه به‌سوی کربلا باید بدانیم اصل حج، معرفت به امام حیّ و کعبه مثالی از امام است. مؤمنان حقیقی، روز عرفه و صحنۀ عرفات را موقفی برای شناخت امام می‌دانند؛ به این معنا که خداوند تمام آداب و عبادات ما را به معرفت امام گره زده است. امام همچون کعبه است بنابراین اگر در احادیث می‌خوانیم «تَمامُ الْحَجِّ لِقَاءُ الْإِمَام‏» حج کامل در گروی امام است و یا می‌خوانیم «بِالْإِمَامِ تَمَامُ اَلصَّلاَةِ وَ اَلزَّکَاةِ وَ اَلصِّیَامِ وَ اَلْحَجِّ»، با امام نماز و زکات و روزه و حج کامل می‌شود ناظر بر همین حقیقت است؛ ضمن آنکه حضرت زهرا سلام‌الله علیها فرمود «مَثلُ الْامامِ مَثَلُ الْکعْبَةِ اذ تُوْتی وَ لَا تَأْتِی»؛ یعنی امام همچون کعبه است که باید به سویش حرکت کنند نه او به سوی مردم. درس امام‌محوری در ماجرای خروجشان از مکه به‌سوی کربلا حال با این دیدگاه در می‌یابیم که کعبه نماد و امام هم حقیقت کعبه است و مؤمنان با هر بار طواف به دور کعبه، در وجودشان سعی می‌کنند تا طواف به دور امام را تمرین کنند و محور زندگی‌شان را امام قرار دهند و همواره رو به سوی او باشند. امام حسین علیه‌السلام در ماجرای خروجشان از مکه به‌سوی کربلا درس امام‌محوری را به اصحاب خویش آموختند؛ آن عده از یاران که معرفت حقیقی به امام نداشتند، کعبه را اصل دانستند و با امام همراه نشدند. در ماجرای جنگ صفین نیز این اتفاق به صورت دیگری اتفاق افتاد. آنها که قرآن را جدای از عترت دانستند و شأن قرآن را فراتر از امام حیّ فرض کردند، دچار لغزش شدند در حالی که امیرالمؤمنین می‌فرمود منم قرآن ناطق و اگر قرآن، امام نداشته باشد، سبب ضلالت گمراهان است. سه گروهی که به کاروانیان حسینی پیوستند دستۀ اول، یاران خاص آن حضرت دستۀ اول، یاران خاص آن حضرت از جمله حضرت ابوالفضل علیه‌السلام، حضرت زینب سلام‌الله علیها، حضرت علی اکبر و ... دستۀ دوم، آن عده از صحابی که آن معرفت خاص را نداشتند دستۀ دوم، آن عده از صحابی که آن معرفت خاص را نداشتند، اما آموخته بودند هر کجا معرفت ندارند، باید تسلیم‌وار رفتار کنند. دستۀ سوم، عده‌ای که با رویکرد سیاسی و با هوای حکومت با امام همراه شدند دستۀ سوم، عده‌ای که با رویکرد سیاسی و با هوای حکومت با امام همراه شدند. این عده افراد هر اندازه در طی مسیر متوجه می‌شدند که قیام امام به ظاهر منجر به شکست می‌شود، از کاروان جدا می‌شدند. بنابراین دو دستۀ اول با امام تا آخرین لحظۀ قیام همراه شدند و به لقای الهی رسیدند. جالب است که امام حسین علیه‌السلام هنگام خروج جمله‌ای کلیدی دربارۀ فلسلفۀ قیام خویش و شرط همراهی با کاروانیان را بیان فرمودند. حضرت فرمود جمله‌ای کلیدی دربارۀ فلسلفۀ قیام خویش و شرط همراهی «مَنْ کانَ باذِلاً فِینا مُهْجَتَهُ وَمُوَطِّناً عَلی لِقاءِ اللهِ نَفْسَهُ فَلْیَرْحَلْ مَعَنا فَإِنّی راحِلٌ مُصْبِحَاً إِنْ شاءَ اللهُ تَعالی»؛ یعنی آگاه باشید، هر یک از شما که حاضر است در راه ما از خون خویش بگذرد و جانش را در راه لقای پروردگار نثار کند، پس آماده حرکت با ما باشد که من فردا صبح حرکت خواهم کرد، ان شاءالله». شرطِ گذشتن از جان در مسیر عترت و رسیدن به لقای الهی به عنوان هدف، دو گزارۀ مهم در این فراز از کلام امام است؛ لقای الهی که همان لقای خلیفةالله در قیامت است، همان آرمانی است که خداوند آن را برای مؤمنان به خود برگزید و این عبارت، همان اصل فلسلۀ حج است که به آن اشاره شد: «تَمامُ الْحَجِّ لِقَاءُ الْإِمَام‏»؛ یعنی اصلاً حج آمد تا انسان‌ها به لقاء دست یابند ] بلاغة الحسين عليه السلام، ، ص63؛ لواعج الاشجان، ص72؛ سفينه البحار، ص 397؛ اسرار الشهادة، چاپ قديم، ص189؛ کشف الغمه ج 2، ص 203؛ لهوف، ص 52؛ احقاق الحق، ج 11، ص 599. التماس دعا