.
شرم دارم که دهم شرح ز آشفتگی ام
#حضرت_رقیه (س)
ای سر بی تن و خونین ، که به دامان منی
من تو را دختر و تو جانی و جانان منی
من نگویم که ز ما بی خبری، چون دیدم
سر نی ، دیده به من داری و گریان منی
به تمام اُسرا ، فخر کنم کین دل شب
در میان همه ای شاه ، تو مهمان منی
شرم دارم که دهم شرح ز آشفتگی ام
که تو آشفته تر از بخت پریشان منی
نه ز سیلی و نه از آبله گویم بر تو
که تو مجروح تر از پیکر سوزان منی
گر نشد پیش سرت بر سر پا برخیزم
عفو کن ، چون به بر پیکر بی جان منی
از نگاه تو هویداست ، مرا میبری ام
به فدایت که به فکر دل نالان منی
#حیدر_توکلی
.