◾زمزمه‌ و شور ◾شهادت امام باقر(ع) ◾بنداول در کربلا دویدم دنبال عمه‌هایم‌ با لعل خشک و عطشان چون نی در نوایم(۲) من تازیانه خوردم مانند گل فسردم لب تشنه بودم ولی لب بر جگر فشردم(۲) ◾بنددوم دیدم میان مقتل راس جدا ز پیکر من دیده‌ام به میدان جسم علیِ اکبر من دیده ام به خیمه افغان و ناله‌ها را بر روی دست جدم دیدم گلوی اصغر ◾بندسوم کنج خرابه بودم در شهر شام ویران اشک رقیه دیدم بر گونه‌اش چو باران سر در طبق رسید و بلبل خموش افتاد من دیده‌ام ساله پای طبق جان داد .