. اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل پیوسته - میلاد امام حسین علیه السلام خوش به‌حالم که تو دادی پَر وُ بالم ارباب برکت می دهد این ذکر به سالَم ارباب زاهدی وصفِ جَنان می‌کند و من... تنها... زائرت هستم اگر چه در خیالم ارباب نامِ زیبایِ شما حک شده بر قلبِ من و... روی سربند و به روی پرِ شالم ارباب به غلامیِ تو می‌بالم و این نوکری است روزِ محشر به رویِ سینه مدالم ارباب با تو آرامم و بی تو دلِ من آشوب است آبرودار شدم در حرمت... این خوب است خوب یعنی دلِ من پیشِ شما گیر کند وَ خداوند مرا پای عَلَم پیر کند من همان بنده‌یِ آلوده‌ام آقا که خدا با شما کرده مرا دوست که تعمیر کند هر شبِ جمعه غلامت چشمِ خود می‌بندد تا حریمِ پسرِ فاطمه تصویر کند بویِ سیبِ حرمت عطرِ خدایی‌شدن است بندگی را حرمِ یار فراگیر کند گِره خورده به ضریحِ تو دلم مثلِ دخیل تحتِ فرمانِ تو باشد به خدا عزرائیل مَلِکُ‌الموت به فرمانِ تو جان می‌گیرد نامِ تو آمد و قلبم هیجان می‌گیرد از کنارِ پرِ گهواره‌یِ پرفیضِ شما فطرسِ سینه پریدهَ‌ست زبان می‌گیرد هر کجا عرضِ سلامی نوکرانت کردند مَلَکی تا که نیفتاد از دهان... می‌گیرد روزیِ هشت فَلَک را می‌دهد میکائیل او که از دستِ خودت لقمه‌یِ نان می‌گیرد پسرِ فاطمه... اربابِ کرم... نورِ حرم سایه‌یِ لطفِ تو عمری‌ست که باشد به‌سرم به سرم سایه و بر شانه‌یِ من پرچمِ یار چشمِ بارانیِ من مَرحمت و مَحرمِ یار می‌چکد اشک به اُمِّیدِ همین آقاجان که شود داروی دردِ حرم و مَرهمِ یار شبِ میلاد نَهیبی به خودم خواهم زد که چه‌کردم؟! چه‌شدم؟! زندگی‌ام شد غمِ یار از همین لحظه به یادِ اربعینم... آری... از نجف پایِ پیاده... دَم‌به‌دَم با دَمِ یار از نجف تا حرمت با رفقا می‌آیم ندبه‌خوان با مددِ امام رضا می‌آیم .