حدیث عشق🌸 من حسینم : من کشته ی اشکم که تو را یار بسازم تا گریه کنی واژه ی غمخوار بسازم از کرب و بلایم نکند دور بمانی من کشته شدم این همه زوار بسازم شش گوشه بنا شد که خدا رحم نماید تا عبد مطیعی زگنه کار بسازم من خون خدا بودم و خون دل من شد تا با دل زینب غم خون بار بسازم هفتاد و دو بیت غزلم کرب و بلا بود این واقعه خواندم که دلی زار بسازم بیت الغزلم قافیه در علقمه دارد خم شد کمرم تا که علمدار بسازم من روزه گرفتم ز عطش در طف سوزان تا با لب اکبر دمی افطار بسازم از اهل حرم کودک شش ماهه گرفتم تا با عطشش حجت دادار بسازم لبیک یا حسین🌺