. در جهانی پر از این بی سر و سامانی ها هدیه ای داد خداوند به ایرانی ها کوهی از جنس یقین زنده به عزمی راسخ چشمها خندق و از تیرۀ سلمانی ها باور پاکدلان، یاور یاری طلبان سکناتش همگی رمز مسلمانی ها خنده اش مایۀ آرامش مردان خدا در دل منتظرش شور خراسانی ها همّتش مایۀ رسوا شدن دجّالان تا هزیمت شدن لشگر سفیانی ها برق شمشیر نگاهش به تولّای ولی باعث رو شدن فتنۀ مروانی ها هر کجا گرگ صفتهای جهان می رفتند نام او پشت و پناه دل قربانی ها نتوانند که با فتنه ببندند رهش که بوَد کشور ما ملک سلیمانی ها ............. عدالت از لهیب آتش بیداد می‌سوزد جهان در شعله های شوم استبداد می‌سوزد در این دوران که دنیا عرصۀ بمب اتم گشته زمین در آتش شلیک یک پهپاد می‌سوزد خبر آمد سپهسالار دیگر بین مردم نیست تمام خاک میهن از چنین رخداد می‌سوزد نه تنها ملک ایران شرق عالم محشر عظماست زمین از هُرم این تب با چنین ابعاد می‌سوزد عراق و سوریه ، لبنان ، یمن ، ایران اسلامی دل پیر و جوان و کودک و نوزاد می‌سوزد دوباره اهل کوفه میزبان گشتند از این رو تن خورشید ایران در شب بغداد می‌سوزد دعای ندبه و صحن و سرای حضرت ثامن ز داغ این خبر تا صحن گوهرشاد می‌سوزد نماد عزّت ما را چنان آماج غم کردند که بین حنجر ایرانیان فریاد می‌سوزد نماز دفن و چشمانی که از غم کاسۀ خون شد علی از سوز هجر بوذر و مقداد می‌سوزد .