. ۱۴۰۱ شاعر و نغمه پرداز : ابتا حسین چل روزه بی خبرم بابا ازت ابتا حسین تو رو خواستم از خود خدا فقط برگشتی، خدا رو شکر شام این خرابه شد روشن برگشتی، خدا رو شکر به تو هم سخت گذشت حتماً حالا حالاها حرف دختر پدری داریم دخترای شامی خندیدن به منو و به گریه و زاریم « ابتا حسین حسین حسین حسین » ######## ابتا حسین جدی جدی توی آغوش منی ابتا حسین بگو که من الذی ایتمنی برگشتی، ولی بابا می‌بینی دیر شده دیگه برگشتی، ولی بابا دخترت پیر شده دیگه حالا حالاها خوب نمیشه زخمای تنم شنیدم نیش و کنایه از همه وقت بابا گفتنم « ابتا حسین حسین حسین حسین » ######## ابتا حسین زخم رو سرت چقدر شده عمیق ابتا حسین این جای شمشیره یا نیزه یا تیغ برگشتی، شبیه من تو سرت خونی و من قلبم خون برگشتی، شبیه من مو پریشونی و من بی سامون حالا حالاها نمیرم تو کوچه و بازار باباجون خارجی یعنی چی مردم و زنده شدم صد بار « ابتا حسین حسین حسین حسین » .👇