۱۳ گل گلزار دین تویی امام مبین از کرامات حق به شیعه یار و معین تویی حبل المتین تویی حصن حصین یابن زهرا۲ دیده ای کربلا ظلم و ستم ها فزون زین همه داغ و غم دل تو گردیده خون زین همه ظلم و کین تو شدی دلغمین یابن زهرا۲ دیده ای غرق خون پیکر اکبر شده پاره با تیر کین حنجر اصغر شده شد بهارت خزان اشک چشمت روان یابن زهرا۲ دیده ای پرپر از کینه گل باغ دین عموی مهربانت شده نقش زمین جان او شد فدا دست او شد جدا یابن زهرا۲ دیده ای شمر دون به روی سینه نشست استخوان های سینه ی پدر را شکست خنجر از کین کشید سر او را برید یابن زهرا۲ دیده ای عمه را که صبر او کم شده به کنار حسین قامت او خم شده کوه صبر و وقار ایستاد استوار یابن زهرا۲ دیده ای آتش کینه به خیمه زدند سر پاک حسین را روی نیزه زدند تا که کردی نظر زد به جانت شرر یابن زهرا۲ دیده ای سکینه کنار بابا نشست به تن چاک او دخیل گریه ببست شدی گریان او دل پریشان او یابن زهرا۲ .👇