. ‍( زینب ثانی عترت ) یا بنت ولی الله یا اُختَ ولی الله یا عَمَّهَ ولی الله ... مژده ای عالمیان ماه فروزان آمد یَدِ بیضاست که بر موسی عمران آمد عرش از نور رُخَش باز مُنوَّر گشته شاد از آمدنش قلبِ برادر گشته زینب ثانیِ عترت به جهان دیده گشود جلوه ی جود و سخاوت به جهان دیده گشود آمد و با قَدمش باعث برکت شده است همه گفتند فراوانیِ نعمت شده است رحمتی بود که بر اهل زمین نازل شد همه ی عالم امکان به درش سائل شد کاش در صحن سلامی بدهم از دل و جان اَلسّلام ای همه ی عزت و فخر ایران همه افلاک زمین خورده ی خاک قَدَمت هر که شد عالم دین رفته به زیر عَلَمَت هم کریمی و هم از نسل کریمان هستی خواهر ماجِدِه ی شاه خراسان هستی جای جایِ حَرَمَت بوی خراسان دارد بی سبب نیست کرامات فراوان دارد زیر ایوان طلای تو دعا می گیرد خُرَّم آن است که یک کرب و بلا می گیرد "چه بگویم به خدا از تو سرودن سخت است" آنکه جَلد تو و اجداد تو شد خوشبخت است با عنایات خدا نعمت بی حد داریم هر چه داریم همه از قم و مشهد داریم بر لبم ختم کلام است ، دُرِ ناب رسید بنویسید به "خورشید" که مهتاب رسید ... ✍ .