غزل مصیبت فاطمیه
#بستر_بیماری
بسترِ بیمار پهن و بستریام ناخوش است
یاسِ سرخ و نیلی و خاکستریام ناخوش است
نیمهشب گاهی صدایِ آهِ مخفی میرسد
تا بدانم زخمیِ نیلوفریام ناخوش است
پیشِ پاهایِ علی برخواست از جایش ولی ....
تکیه بر دیوار زد همسنگریام ناخوش است
سعی دارد تا بخندد بر رویم امّا خدا
خندهیِ تلخِ سلامِ آخریام ناخوش است
قوّتِ قلبم قرارم بیقرارم رفتنیست
آنکه در شادی و غم شد مشتریام ناخوش است
رویِ بستر رویِ در گوشهِ کنارِ خانهام
لَختههایِ خون به من گوید پریام ناخوش است
چادرش بر رو وُ دستش را به پهلویش گرفت
آیههایِ کوثرِ پیغمبریام ناخوش است
سینهیِ آزرده و آهِ مدینه گفتهاند
مادرِ این کودکانِ مادریام ناخوش است
#فاطمیه
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها #حسین_ایمانی ✍
.